خدمات رایانه ای ناجی سیستم مشهد 09158044217

مرجع تخصصی فروش فایل فلش و رام های پارسی کوک شده - فروش فایل - جدیدترین فایل فلش های فارسی نایاب و کوک شده فیلمبرداری مجالس و....

خدمات رایانه ای ناجی سیستم مشهد 09158044217

مرجع تخصصی فروش فایل فلش و رام های پارسی کوک شده - فروش فایل - جدیدترین فایل فلش های فارسی نایاب و کوک شده فیلمبرداری مجالس و....

داستان موفقیت «شنل»؛ برند لوکس جهانی

مجله موفقیت - مریم اردکانی:

راحتی و ظرافت

«گابریل شَنِل» که بعدها به «کوکو شنل» معروف شد. در سال 1883 میلادی در شهر «سومور» فراسنه در خانواده ای فقیر به دنیا آمد. او در 12 سالگی مادرش را از دست داد و به یک صومعه سپرده شد. گابریل بعدها برای گذران زندگی به خیاطی روی آورد و در همین سال ها بود که به «کوکو» معروف شد. در آن دوران، اکثر لباس های زنانه پیراهن های بلند دنباله دار تنگ و ناراحت بودند و او که این لباس ها را برای زنان مناسب نمی دانست، تصمیم گرفت لباس هایی را طراحی کند که ضمن راحت و لوکس بودن، از ظرافت هنری نیز برخوردار باشند.

شنل نخستین فروشگاه خود را در سال 1910 میلادی در پاریس افتتاح کرد. کلاه هایی با نان «شنل مُدز» اولین محصول این فروشگاه بودند که معروف ترین بازیگران زن فرانسه خیلی زود به طرفداران سرسخت این کلاه ها تبدیل شدند و طرح های ساده و ظریف شنل نیز به سرعت در پاریس محبوبیت پیدا کردند.

CHANEL انقلابی در پوشاک زنان


در سال 1913 میلادی و هم زمان با افتتاح شعبه جدید شنل در فرانسه، مجموعه لباس های سبک اسپرت آن نیز با بازار معرفی شد و در همان زمان به موفقیت دست یافت. این مجموعه لباس ها تحولی در نوع و ماهیت رابطه زنان با اندام و سبک زندگی شان بود.

شماره پنج؛ محبوب همه دوران


نخستین خانه طراحی لباس شنل، در سال 1919 میلادی در فرانسه راه اندازی شد و در سال 1921 میلادی، نخستین عطر این برند با نام «شنل شماره 5» عرضه شد. تولید این عطر که یکی از نمادهای اصلی نام تجاری شنل محسوب می شود، همچنان ادامه دارد و دولت فرانسه اعلام کرده است که هر دقیقه دو بطری از این عطر که به عقیده برخی افراد، «نماد ناب زنانگی» است، به فروش می رسد. سال 1924 میلادی، خط تولید محصولات آرایشی و بهداشتی شنل آغاز به کار کرد و در همین سال ها بود که شنل طراحی لباس های چندین نمایش معروف را نیز برعهده گرفت.

او در سفرهای خود به اسکاتلند با «تویید» TWEED،  پارچه ای که در لباس های مردانه مورد استفاده قرار می گرفت، آشنا شد و با آن لباس های زنانه ای را تولید کرد که بعدها تبدیل به یکی از نمادهای شنل شد.

CHANEL انقلابی در پوشاک زنان


زیبا و مجلل همچون خودروهای فورد


شنل در سال 1926 میلادی با ارائه پیراهن های مشکی صنعت مد لباس بانوان را متحول کرد. این ییراهن ها چنان زیبا، نوآورانه و شیک بودند که مجله «ووگ» آن ها را با ماشین های مجلل فورد مقایسه کرد. در سال 1931 میلادی، شنل طراحی لباس ستاره های زن هالیوود را برعهده گرفت.

سال 1935 میلادی اوج شهرت و موفقیت شنل است؛ اما 10 سال بعد و با شروع جنگ جهانی دوم، روند رو به رشد موفقیت های این برند متوقف و بسیاری از شعب آن تعطیل شدند که البته گابریل شنل 9 سال بعد و در 71 سالگی شعب تعطیل شده را مجددا بازگشایی کرد و هم زمان دومین تحویل را در صنعت مد رقم زد. کیف های چرمی سبک و محکم شنل با زنجیرهای طلایی کوتاه، یکی از طرح های خلاقانه این برند بود که به شدت مورد استقبال زنان قرار گرفت.

CHANEL انقلابی در پوشاک زنان


خود باشید تا زیبا شوید


سال 1971 میلادی پایان زندگی بنیان گذار شرکت تجاری شنل بود و از سال 1983 تاکنون که آغاز زمامداری «کارل لگرفلد» در این شرکت است، این برند با تولید محصولات جدیدی مانند عطرهای مردانه، ساعت و جواهرات همچنان به فعالیت خود ادامه می شود. شنل بر این باور است که زیبایی لحظه ای آغزا یم شود که فرد تصمیم می گیرد خود باشد؛ پس هنگامی که تصمیم می گیرید خودتان باشید و خود را باور کند، زیبا می شوید. شنل به زیبایی ناب و اصیل اعتقاد دارد و آن را با اعتماد به نفس پیوند می زند.

امروزه، فروشگاه های شنل که یکی از تاثیرگذارترین نام های تجاری تاریخ است، در بیش از 129 کشور در سراسر جهان محصولات لوکس، راحت، خلاقانه، زیبا، ظریف و هنرمندانه را به علاقه مندان عرضه می کنندv

اندروید چگونه ظهور کرد؟

هفته نامه عصر ارتباط - سعید صباغی پور: اندی روبین (Andy Rubin) در سال 2004 تماسی فوری با دوست خود استیو پرلمن (Steve Perlman) می گیرد. او برای پرلمن توضیح می دهد که استارتاپ، یعنی اندروید در خطر است. روبین هیچ گاه فکر نمی کرد دوباره مجبور به پول گرفتن از دوستش شود، اما این بار شرایط وخیم تر از گذشته است. پول نقد اندروید که کارش ساخت نرم افزار برای گوشی است، تمام می شود و سرمایه گذاران دیگر حاضر نیستند به این استارتاپ پول بدهند.

پرلمن موافقت می کند در اسرع وقت پولی دراختیار دوستش قرار دهد. روبین با نگرانی به او می گوید: «شاید اگر کمی زودتر بدهی بهتر باشد». روبین با صاحب دفتر مشکل پیدا کرده و نمی تواند هزینه اجاره آنجا را بپردازد؛ صاحب دفتر به او می گوید در صورتی که نتواند زودتر پول بدهد باید آنجا را ترک کند.

اندروید چگونه ظهور کرد؟


پرلمن 10 هزار دلار به شکل اسکناس های 100 دلاری از بانک می گیرد و به روبین می دهد. او روز بعد هم مبلغ نامشخصی پول برای اندروید به روبین ارسال می کند.

پرلمن در گفت و گویی با بیزینس این سایدر می گوید: «من این کار را کردم چون به آن باور داشتم و البته می خواستم به اندی کمک کنم».

روبین با پولی که می گیرد دوباره اندروید را در مسیر اصلی اش قرار می دهد. او امینت بیشتری برای این بودجه فراهم می کند و تیمش را به دفتر دیگری در پالوآلتوی کالیفرنیا انتقال می دهد.

سیستم عامل اندروید امروز روی 85 درصد از گوشی های هوشمند نصب شده، در حالی که این سهم برای آیفون فقط 11 درصد است. افزون بر این، به تازگی به سراغ ساعت های مچی، اتومبیل و تلویزیون رفته است. جای تعجب نیست که این سیستم عامل در آینده ای نزدیک روی هر دستگاه دیگر از جمله اجاق گاز، ترموستات یا حتی مسواک نیز دیده شود.

روبین برای در اختیار گرفتن 85درصد بازار باید بر 2 غول سودآور فناوری در عصر خود، یعنی مایکروسافت و اپل غلبه کند. او باید با حامل های مخابراتی بی سیم نیز دربیفتد و سازندگان گوشی را برای استفاده از چشم انداز رادیکالش ترغیب کند.

او به تنهایی موفق به انجام این کار نیست و از سرمایه گذارانی مانند پرلمن و غولی مانند گوگل یاری می جوید.

اندی روبین، 29 سال از زندگی حرفه ای اش را در سیلیکون ولی گذرانده و به عنوان یک نابغه فناوری، تاجری ماهر و رهبری پویا شناخته می شود. ضمن اینکه به کارآفرینی تبدیل شده که شیفته ساخت چیزهای تازه است؛ خواه از نوع کدنویسی و خواه ساخت ربات. استعداد او در ساختمان 44، جایی که اندروید در کمپ گوگل قرار دارد، خودش را نشان می دهد. روبین در آنجا وقتش را صرف نوشتن برنامه ای برای یک بازوی رباتیک می کند که با هر بار ارسال پیام برای قهوه می سازد. این ماشین در طبقه دوم ساختمان 44 قرار دارد و به قول یکی از کارکنان سابق گوگل آن قدر بزرگ بوده که می توانسته اتومبیلی را نیز بلند کند.

اندروید چگونه ظهور کرد؟


پرواز هلی کوپتر بر فراز پارک گوگل پروژه دیگر روبین بوده است. سامیت آگاوال (Sumit Agarwal) رییس اسبق محصولات موبایل در گوگل می گوید: «یک هلیکوپتر بزرگ پنج هزار دلاری بود که با کنترل اندی به پرواز در می آمد. خیلی وقت ها آن را در اطراف ساختمان 44 می دیدید.»

پیش از اینکه روبین وارد گوگل شود باید ثابت می کرد قادر است ایده های نامتعارفش را عملی کند. یکی از رادیکال ترین ایده هایش در سال های 2000 این بود که یک سیستم عامل برای گوشی ها بنویسد.

در آن زمان حامل های مخابراتی همه چیز را از بازیابی و قیمت گوشی ها در اختیار داشتند. آنها نمی خواستند هیچ شرکتی- بزرگ یا کوچک- اختلالی در این روند پرسود ایجادکند؛ از همین رو هم بیشتر فعالان فناوری آن زمان، ایده روبین را ناممکن می دانستند.

در حالی که سیستم شرکت های مخابراتی کاملا بسته بود، اندروید شرایط متن باز را برگزید. روبین در ابتدا می خواست اندروید را برای دوربین های دیجیتال بهینه کند، اما نتوانست سرمایه گذاران را ترغیب کند. بنابراین سراغ کریس وایت (Chris White) و نیک سیرز (Nick Sears) رفت؛ کریس کسی بود که قبلا در زمینه طراحی وب تی وی کار کرده بود و سیرز هم مدیر اسبق بازاریابی تی موبایل بود. روبین ایده اش را برای آنها توضیح داد و  مدتی بعد یعنی در فوریه 2004 موسس دیگر اندروید، ریچ مینر (Rich Miner) به او پیوست.

وقتی تیم اندروید، ایده شان را به سرمایه گذاران عرضه کردند، برنامه تجاری اولیه شان این بود که سیستم عامل را به طور رایگان دراختیار سازندگان گوشی قرار دهند. در نتیجه حامل های مخابراتی می توانستند گوشی مجهز به اندروید را از سازنده بگیرند و آن را مطابق با نیازهایشان سفارشی کنند.

این مدل کسب و کار برای جلب توجه شرکت های مخابراتی طراحی شده بود. اما مشکل کار آنجا بود که به سختی می شد یک گوشی موفق ساخت؛ چون شرکت های مخابراتی نمی خواستند کنترل صنعت را از دست بدهند. برای نمونه، اولین گوشی روبین یعنی ساید کیک (Side Kick) اصلا به ثرم ننشست؛ چرا که شرکت تی موبایل فروش و برندسازی آن را برعهده گرفت و اکثر کسانی که آن را خریدند نمی دانستند روبین چه کسی است. تنها چیزی که می دانستند این بود که گوشی را از تی موبایل می خرند.

قدرمسلم اینکه، طرح روبین امکان تبلیغ محصولات و خدمات شرکت های مخابراتی را به آنها می داد، اما این شرط را نیز گذاشته بود که برخی از امکانات آن با برچسب اندروید معرفی شوند. شرکت های مخابراتی به سادگی زیر بار این ایده نمی رفتند.

بسیاری فکر می کردند تلاش روبین بی فایده است. پرلمن که در دهه 90 در شرکت اپل برای اولین بار با روبین همکاری کرده بود، پاسخ یکی از سرمایه گذاران آن روز را به یاد می آورد: «باید دست کم یک میلیون نسخه از این نرم افزار را بفروشی تا چیزی دستگیرت شود، مانند این است که بخواهی آب اقیانوسی را جوش بیاوری.»

تحلیلگران در سال 2014 تخمین زدند بیش از یک میلیارد گوشی اندرویدی به فروش رفته اند.

مرد پشت پرده اندروید


اندروید چگونه ظهور کرد؟


روبین فارغ التحصیل کالج اوتیکا در نیویورک است؛ او پیش از اندروید سابقه زیادی در عرصه فناوری داشته است و برای اولین بار به مدت یک سال (بین 1986 و 1987) با عنوان مهندس توسعه در شرکت کارل زایس میکروسکپیک مشغول به فعالیت می شود.

روبین پس از ترک کارل زایس، برای کار در یک شرکت رباتیک به سوییس می رود و در تعطیلات 1989 بایکی از کارکنان اپل به نام بیل کسول (Bill Caswell) آشنا می شود. حاصل این دوستی، پیدا کردن شغلی در شرکت اپل است. او در فاصله سال های 1989 تا 1992 به عنوان مهندس نرم افزار مشغول به کار می شود. عشق روبین به ربات ها موجب  می شود از همان زمان نام مستعار اندروید (به معنای ربات انسان نما) را برای خودش انتخاب کند.

مدتی بعد با پرلمان، مدیرعامل شرکت آرتمیس نت ورک (Artemis Networks) شریک می شوند و در آنجا برای ساخت جایگزینی برای شبکه های بی سیم مخابراتی تلاش می کنند. سپس روبین به طور ناگهانی به یکی از زیرمجموعه های پیشین اپل به نام جنرال مجیک (General Magic) می رود و در آنجا با کامپیوترهای جایگزین موبایل دست و پنجه نرم می کند. در فاصله سال های 1995 تا 1997 در آنجا می ماند و سپس به وب تی وی که توسط مایکروسافت خریداری شده می پیوندد. او پس از ترک مایکروسافت در سال 1999 شرکت خودش را به نام دنجر (Danger) راه اندازی می کند و بعدها با کمک تی موبایل گوشی سایدسیک رامی سازد.

روبین در آن زمان از هیچ چیز خبر ندارد، اما این گام اول موجب می شود شرکتی مانند گوگل به استارتاپ او توجه کند.

در حالی که بسیاری ایده روبین برای اندروید را احمقانه می دانستند، او توانست یک حامی دیگر برای خودش پیدا کند و او کسی نبود جز لری پیج.

هنگامی که لری پیج با پروژه اندروید روبین آشنا شد، مدیریت بخش محصولات شرکت گوگل را بر عهده داشت. او از یکی از مدیران اجرایی شرکتش خواست به سراغ روبین برود؛ احتمالا این تماس مهم ترین تماس زندگی روبین بوده است. شرکت گوگل به روبین گفت درباره اندروید چیزهایی شنیده و قصد «کمک» دارد. پیج پیش از این هم روبین را در یک پانل دانشگاهی در استنفورد ملاقات کرده بود.

روبین و سیرز در هفته اول ماه ژانویه 2005 به مقر اصلی گوگل رفتند. آنها با پیج و دیگر موسس گوگل یعنی سرگی برین و همچنین جورج هریک (Georges Harik) از مشاوران و یکی از 10 کارمند برتر گوگل نشستی برگزار کردند. در آن جلسه، لری پیج یک شلوار جین و تی شرت ساده پوشیده بود و برین هم که کفش نداشت یک ساعت پلاستیکی دیزنی دستش کرده بود.

اندروید چگونه ظهور کرد؟


پیج وقت را تلف نکرد و درباره اهمیت کارهای گذشته روبین سخن گفت. او موبایل سایدکیک تی موبایل را یکی از بهترین گوشی هایی معرفی کرد که تا پیش از این دیده بوده است. برین صحبتش را با جوک گفتن و شوخی آغاز کرد. او همچنین از جزییات دقیقی که پشت پرده فناوری ساده کیک بودند سخن گفت.

قرار نبود این جلسه صرفا برای ستایش روبین برگزار شود؛ برین می خواست او را امتحان کند. او مدام از روبین می پرسید چه کارهایی برای بهتر کردن سایدکیک می توانسته انجام دهد و چرا با این روش این گوشی را طراحی و تولید کرده است.

گفت وگوی میان آنها حالت تهاجمی نداشت و درعوض یک جلسه مشارکتی برای حل مساله محسوب می شد.

وقتی روبین و سیرز از آن جلسه بیرون آمدند، یک چیز برایشان روشن بود: گوگل به اندروید علاقه مند شده است، اما نمی دانستند چرا این طور است؟

آیا گوگل دشمن آنها بود یا واقعا می خواست به آنها کمک کند و دوست شان شود؟ آیا گوگل داشت سیستم عامل همراه مخصوص خودش را می نوشت و می خواست از این رقابت چیزی یاد بگیرد؟

اندروید چگونه ظهور کرد؟


چهل و پنج روز بعد، وقتی گوگل دوباره سراغ روبن را گرفت، نیت های پیج از قبل روشن تر شدند. این بار هم چهار موسس اندروید در جلسه حضور داشتند و نمونه اولیه ای از نرم افزار را برای نشان دادن آورده بودند.

هر یک مستقیما سر اصل مطلب رفت و گفت: گوگل می خواهد اندروید شما را بخرد. افکار موسسان اندروید کاملا در هم ریخت. اندروید به شدت نیاز به کمک مالی داشت. روبین، گریس وایت و سیرز هر سه با این موضوع موافق بودند، اما ریچ ماینر، چهارمین موسس اندروید که اکنون در گوگل ونچورز کار می کند، می خواست شرکت اندروید در همان حد و اندازه های کوچک باقی بماند.

سرانجام، اندروید پیشنهاد 50 میلیون دلاری گوگل را پذیرفت. تقریبا پس از گذشت شش ماه از اولین جلسه، تیم اندروید در یازدهم ژوییه 2005 به گوگل پلکس نقل مکان کردند.

مدل جدید

دفتر مرکزی اندروید در ساختمان 44 با بقیه واحدهای گوگل تفاوت هایی داشت. یک ربات سایلون از سریال ناوبر فضایی گالاکتیکا از ورودی دفتر اصلی محافظت می کرد و ربات های مختلفی فضای کاری را اشغال کرده بودند.

یکی از کارکنان اولیه اندروید می گوید: «تا حدی می توان گفت اندروید در برابر اینکه شبیه بقیه گوگل باشد مقاومت می کرد. تقریبا به طور کاملا مجزا از کل شرکت نگه داشته می شد.»

شرکت گوگل معمولا برای بهبود کیفیت کدها و قبل از انتشار آن به عنوان یک محصول، آنها را سطر به سط مورد بازبینی قرار می دهد. اما اندروید در برابر این ایده مقاومت می کرد. تقریبا یکی دو سال طول کشید تا به گوگل امکان بررسی کدهایش را دادند.

یکی دیگر از کارکنان اسبق گوگل، دفتر مرکزی اندروید را «جزیره» ای در گوگل می نامد که گروهی مرموز و با فرهنگ مخصوص به خودشان در آن کار می کردند. یکی از منابع نزدیک به روبین می گوید: «من اصلا نمی دانستم یک استارتاپ در درون گوگل شروع به کار کرده است. استراتژی تیم اندروید را اگر برای دیگر افراد گوگل توضیح می دادی برایشان بیگانه به نظر می رسید».

گوگل قبل از اندروید ساخت برنامه برای دیگر گوشی ها مانند دستگاه های نوکیا یک بلک بری متمرکز بود، اما ایده اندروید این چشم انداز را کاملا عوض کرد و گوگل تصمیم گرفت خودش به ساخت پلتفرم و برنامه برای دیگر پلتفرم ها روی بیاورد. یکی از کارکنان گوگل این شرایط را این گونه معرفی می کند: «رویکرد قبلی گوگل را مدل قدیمی و رویکرد جدیدش را مدل جدید بنامید.»

برای آنکه اندروید بتواند کار کند، تیم گوگل باید گوشی مخصوص آن بسازد، سپس شرکتی مخابراتی برای فروش این گوشی پیدا شود.

یکی از کسانی که در گذشته با روبین کار می کرده می گوید: «اگر فقط بگویید قصد ساخت یک گوشی دارید یک قضیه است. این کاری است که اپل انجام داد. گوشی را ساخت و سپس زیرساخت و مشارکت های لازم را ایجاد کرد.»

اندروید چگونه ظهور کرد؟


گوگل و تیم اندروید برای شروع گوشی G1 را ساختند تا ایده اولیه شان را اثبات و امتحان کنند. در سال 2007 هیچ شرکت مخابراتی حاضر نشد با اولین گوشی اندرویدی مشارکت داشته باشد و رایزن آنها را ناامید کرد. اسپرینت به ایده علاقه چندانی نشان نداد و AT&T هم پاسخی به درخواست گوگل ارایه نکرد. حتی شرکت تی موبایل هم که بعدها مشارکت، در عرضه G1 را پذیرفت، اوایل کار از پذیرش درخواست گوگل سر باز زد. یکی از کارکنان اسبق اندروید محسوب نمی شد».

شرکت های مخابراتی می خواستند روی گوشی محتوا بفروشند و کل سود را خود در دست بگیرند، در نتیجه تمایلی به مشارکت با دیگر شرکت ها از خود نشان نمی دادند. آنهااساس دروازه ای میان شرکت های سازنده گوشی و مشتریانی بودند که این گوشی ها را می خریدند و انگیزه سازش نداشتند.

تیم اندروید می دانست تی موبایل بهترین گزینه در آن زمان است. شرکت مخابراتی پس از یک مذاکره شش ماهه پاسخ داد حاضر به عقد قرارداد با گوگل نیست. روبین یکی از معدود کسانی در گوگل بود که از این تصمیم تی موبایل خبر داشت.

از منابع نزدیک به روبین می گوید: «روبین به شدت ناامید شده بود، اما کسی نبود که لباس ناامیدی را برای همیشه بر تن نگه دارد».

مدتی بعد تی موبایل به طور ناگهانی به مذاکره بازگشت، از منابع نزدیک علت این بازگشت را همکاری پیشین سیرز (از موسسان اندروید) در تی موبایل معرفی می کند و می گوید او سرانجام موفق می شود رابرت دادسون (Robert Dodson)، مدیرعامل وقت تی موبایل را به گرفتن این تصمیم ترغیب کند.

جادوی اندی روبین

اگر از تحلیلگرن بپرسید علت اصلی رسیدن اندروید به جایگاه کنونی اش چیست، جواب مشخص نمی گیرید. درواقع دلایل زیادی در موفقیت اندروید نقش داشته اند که یکی از آنها توانایی روبین برای ترغیب شرکت های مخابراتی در سال های 2000 بوده است. روبین می دانست که این شرکت ها حاضر به از دست دادن قدرت شان در بازار نیستند و از همین رو با همکاری تیمش آنها را متقاعد کرد که چنین اتفاقی رخ نخواهدداد.

اندروید چگونه ظهور کرد؟


رویکرد متن باز اندروید هم در این زمینه نقش مهمی داشته است؛ چرا که به شرکت های مخابراتی تضمین می داده گوگل قدرت مطلقی بر سیستم عاملش ندارد.

روبین امروزه چیز زیادی درباره اندروید نمی گوید و از وقت پروژه را به سوندار پیشای (Sundar Pichai) داده اند، به سراغ علایق اصلی اش یعنی رباتیک رفته است. او سرانجام در سال 2014 شرکت گوگل را ترک کرد تا استارتاپ رباتیک خودش را از سر بگیرد.

روبین ذاتا یک کارآفرین خبره است؛ می داند چطور شرکت تازه ای تاسیس کند و بر موانع پیشرفت آن فایق بیاید. اندروید بهترین مثال برای اثبات این ادعا است.

روبین کسی بود که به گوگل و کل صنعت بی سیم فهماند ناممکن ها با اندروید ممکن می شوند و این جادوی او بودv

چقدر به میلیاردر شدن نزدیک هستید؟

آیا تا به حال به نحوه زندگی یک میلیاردر فکر کرده اید؟ هر گاه از میلیاردرها صحبت می کنیم اولین چیزی که در خاطر همه تداعی می شود، اتومبیل های بسیار گرانقیمت آخرین مدل، رستوران های شیک و مجلل و ویلاهای بزرگ است. یا شاید فکر کنید برای اینکه یک میلیاردر واقعی باشید باید یک جزیره را در مالکیت خود داشته باشید.

شاید همه این جلال و شکوه زندگی میلیاردر ها که در ذهن ما وجود دارند به خاطر عملکرد رسانه هایی باشد، که از پول و ثروت فقط زرق و برق آنها را نمایش می دهند. اما حقیقت با آنچه که در ذهن ماست متفاوت است.تحقیقات نشان داده است که 80 درصد میلیاردرها رفاه خود را به تنهایی و بدون کمک نسل گذشته بدست آورده اند. و از طبقه متوسط جامعه بوده اند. اما آنچه در زندگی اکثریت آنها مشترک است شیوه زندگی منظم و آراسته است تا یک زندگی تجملاتی و خوشگذرانانه که در رویا های ما وجود دارد. (البته این آمار مربوط به ایالات متحده آمریکاست.) اکثر میلیاردها انسانهای صرفه جویی هستند تا انسانهایی اسراف کار. جالب است بدانید که بیشتر آنها اتومبیل هایی سوار می شوند که حجم موتورش در حدود 1.6 لیتر است. بر خلاف تصور همگان که تصور می کنند، میلیاردرها اتومبیل های دست ساز سفارشی ایتالیایی پر مصرف و گرانقیمت سوار می شوند.

برای نمونه دو فرد معروف که هر دو ثروت زیادی بدست آوردند ولی یکی از آنها از ثروتمندان جهان است و دیگری از تقریباً ورشکسته را با یکدیگر مقایسه می کنیم.

این دو نفر عبارتند از: مایکل جکسون و وارن بافت

وارن بافت

وارن بافت یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. او از میلیاردرهایی است که ثروت خود را از فقر بدست آورده است. او را یکی از موفق ترین سرمایه گذاران جهان می دانند.

بافت انسان فوق العاده صرفه جویی است. و همیشه از سرمایه خود حفاظت کرده است. او لباس های معمولی می پوشد. نه خیاط اختصاصی دارد و نه از فروشگاه های گرانقیمت خرید می کند. و هنوز با اینکه سنی از او گذشته است خودش رانندگی می کند.  در خانه ای زندگی می کند که آن را 50 سال پیش خریده است. آنهم به قیمت 31500 دلار! بله این قیمت خانه یکی از ثروتمند ترین افراد جهان است. شاید بتوان وی را یک نمونه کلاسیک از ثروتمندان جهان دانست.

مایکل جکسون

مایکل جکسون یکی از معروف ترین افراد جهان است. وی در دنیای موسیقی نام بزرگی است او میلیون ها دلار بدست آورده و میلیون ها هم از دست داده است. (البته او اکنون که این مطلب را برای ناجی سیستم دات کام آماده می کنم، در قید حیات نیست.) و آنچه در این مقاله از او گفته می شود نه بخاطر زیر سوال بردن او نیست چراکه بسیاری افراد این چنین رفتاری دارند. و این فقط یک مثال از افرادی است که فرصت های مالی زیادی بدست می آورند و آن را به راحتی از دست می دهند. فقط بخاطر نگاه اشتباه به ثروت و فقر دانش اقتصادی.

مایکل زندگی پر هزینه ای داشت. او یکبار فقط در یک فروشگاه در حدود 6 میلیون دلار خرید کرد!

او در کالیفرنیا در سانتاینز زمینی خرید و مزرعه نورلند را که از قسمتهای مختلفی چون نمایشگاه حیوانات، سالن تئاتر و ... تشکیل شده بود را ساخت که که برایش 17 میلیون دلار هزینه در بر داشت.

مایکل برای ساخت این مجموعه وام بسیار سنگینی گرفت که در نهایت به بسته شدن و به حراج گذاشتن آنجا منجر شد. او ستاره ای بزرگ و با استعداد بود اما آنچه منجر به شکست اقتصادی او شد دانش کم در مدیریت سرمایه بود.

 

نتیجه:

اول از همه باید این ذهنیت را که میلیاردر ها باید در خانه های بزرگ زندگی کنند و خدمتکاران آنها را احاطه کنند، راننده شخصی داشته باشند و همیشه ولخرجی کنند را اصلاح کرد. همانطور که دیدید زندگی ساده بافت او را از فقر به جایی رساند که اکنون هست. بنابراین انتخاب او به عنوان یک الگوی اقتصادی شاید چندان هم دور از عقل نباشد.

در مورد مایکل جکسون مشاهده کردید که تصور اشتباه او از میلیاردر ها بیشتر به او ضربه زد تا اینکه برایش مفید باشد. زندگی اصراف کارانه و عدم سرمایه گذاری صحیح علت زمین خوردن او شد.

8 عادت میلیاردرها

1- زندگی با صرفه جویی. برای افزایش درآمد خود باید مطمئن باشید که بیش از در آمد خود خرج نمی کنید. اگر در ماه هشتصد هزار تومان درآمد داشته باشید و یک میلیون تومان در ماه خرج کنید. چگونه می توانید ثروتمند شوید؟

2- وام گرفتن را محدود یا حذف کنید. سعی کنید توانایی های خود را افزایش دهید و خوب کار کنید. به جای اینکه مدام بدنبال وام گرفتن باشید. شما بدون اتومبیل هم می توانید مدتی زندگی کنید. و اگر اکنون مقروض هستید سعی کنید دین خود را زودتر بپردازید تا اینکه بدنبال وام جدیدتری باشید. همانطور که می دانیم دلبستگی های مختلف می تواند به ما در رسیدن به پول زیاد کمک کند. اما اگر این دلبستگی ها را با قرض و وام گرفتن برآورده سازیم این بدهکاری سد راه شما می شود.

3- رضایتمندی خود را به تأخیر بیندازید. بیشتر افراد نمی توانند ثروتمند شوند چون هر چه را خواسته اند پولش در جیبشان هست باید به زودی فراهم کنند. آنها لذت آنی و کوتاه مدت را به صبر و تحمل و سود درازمدت ترچیح می دهند. به عبارت دیگر این افراد پول خود را برای پر کردن جیب طراحان کیف، کفش، ماشین و ... حرام می کنند. اگر شما هم از جمله افرادی هستید که که در برابر طمع خود نسبت به خرید و لذت آنی می توانید مقاومت کنید باید بگویم استعداد میلیاردر شدن را دارید و البته با کمی تأخیر همه آنها را بدست خواهید آورد.

4- مسئول باشید. اینکه ثروت شما چگونه افزایش می یابد به خود شما بستگی دارد. این چیزی نیست که به رئیس شما یا کس دیگری وایسته باشد. کنترل زندگی خود را بدست گیرید و اگر لازم است روش زندگی خود را تغییر دهید. نسبت به دارایی خود مسئول باشید. شما می توانید از وضعیت خود شاکی باشید و مدام غر بزنیدکه چرا در خانواده ای ثروتمند به دنیا نیامده اید.

5- به پول احترام بگذارید. بسیاری افراد تمایل داند به پول بدبین باشند. آنها می گویند پول ریشه همه شیاطین است. ولی من به خلاف آن اعتقاد دارم. اعتقاد بنده این است که بی پولی ریشه همه شیاطین است. بسیاری از جنایت ها ریشه در فقر و طبعات آن دارند. همینطور افراد زیادی فکر می کنند اگر پولدار شوند مشکلات زیادی خواهند داشت. ولی حقیقت این این است که اگر بی پول هم باشند مشکلات زیادی خواهند داشت. پس چرا با مشکلات یک کیف پر از پول مواجه نشویم؟

6- بر روی خود سرمایه گذاری کنید. همیشه در حال آموختن باشید و سعی کنید بر روی خود سرمایه گذاری کنید. فقط با تداوم در یادگیری و افزایش توانایی است که می توانید پول بیشتری بدست آورید. چرا استاد نسبت به شاگرد پول بیشتری بدست می آورد؟ دلیل آن تفاوتی است که بین تجربه و سطح دانش آنها وجود دارد. یادگیری شما باید در دو جهت باشد یکی اینکه توانایی ها  شغلی خود را بالا ببرید و دیگر اینکه دانش سرمایه گذاری خود را افزایش دهید. بله تعجب نکنید همه آنهایی که اکنون سرمایه گذاران موفقی هستند روزی مانند شما بوده اند.

7- فوق فعال باشید! افراد فوق فعال تمایل دارند هر فکری را به واقعیت تبدیل کنند. اگر برای این افراد هیچ موقعیتی وجود نداشته باشد تا پول در بیاورند آنها فرصت ها را برای خود ایجاد می کنند. فوق فعال بودن صفت قدرتمندی است که می تواند به شخص در گذشتن از هر مانعی کمک کند. در مقابل این افرادی وجود دارند که به آنها واکنشی می گویند. آنها منتظر می مانند تا در زندگی شان اتفاقی خوشایند بیفتد یا شانس در خانه آنها را بزند و بر زندگی خود کنترلی ندارند. ولی متاسفانه این وقایع هیچگاه رخ نمی دهند.

8- بیشتر عمل کنید. با کار کردن بیش از آنچه انتظار می رود به تدریج متوجه می شوید. فرصت ها می آیند بر در شما می کوبند. مثلاً فرض کنید برای یک شرکت فروشندگی می کنید. و آنها از شما می خواهند در ماه 5 میلیون تومان فروش داشته باشید حال اگر 8 میلیون تومان فروش داشته باشید احتمالا رئیس شما مزایای شما را افزایش خواهد داد. و اگر رئیس شما متوجه شما نباشد مطمئن باشید شرکت های رقیب متوجه شما هستند.

سخنانی از گاندی

گاندی در لغت به معنای صلح و آرامش است. منارزه حماسی او برای متحد کردن مردم هندوستان برای اینکه یک حکومت مردمی داشته باشند بی نظیر است. فرزانگی و دوراندیشی این مرد بزرگ انسان را به تحسین وادار می کند. در این متن تعدادی از اثر گذارترین سخنان گاندی آشنا می شوید.

ــ ضعیف هیچگاه نمی تواند ببخشد (چون قدرت تنبیه ندارد) بخشش برای موجود قوی است (تا در عین قدرت تنبیه یا انتقام ببخشد).

ــ برای  یتیم، بی خانمان یا  انسانی که جانش را از دست داده چه فرقی می کند که این وحشیگری های دیوانه وار با نام استبداد انجام گیرد یا تحت لوای نامهایی توخالی مانند دموکراسی و آزادی باشد.

ــ ما به زودی بنیاد اخلاق را از دست می دهیم. ما از مذهب دست کشیده ایم. هیچ چیز مانند مذهب نمی تواند بر اخلاق چیره شود. به عنوان مثال یک فرد مذهبی نمی تواند خائن، ظالم یا هرزه باشد. و تمایل دارد در راه خدا قدم بردارد.

ــ ارزش زندگی بیش از آن است که به سرعت از آن گذر کنیم.

ــ تغییری را که آرزو داریم در دیگران ببینیم ابتدا باید در خود ایجاد کنیم.

ــ بهترین راه پیدا کردن خود در این است که خود را وقف خدمت به دیگران بکنید.

ــ هر گاه انگیزه شخصی مورد تردید واقع شود همه اعمال او لکه دار می شود.

ــ تنها ستمگری که در این دنیا می توانم بپذیرم سکوت است.

سخنان بزرگان درباره تجربه

هر چه می توانید از اشتباهات دیگران چیزهای جدید بیاموزید. چون شما وقت کافی برای همه این تجربیات نخواهید داشت.     آلفرد شین ولد

تجربه چیزی نیست که برای یک مرد اتفاق می افتد بلکه عملی است که او در برابر آن اتفاق انجام می دهد.     آلووس لئونارد هکسلی

هیچ کاری وقت تلف کردن نیست اگر از تجربه آن با زیرکی استفاده کنید.     آگوستی رادین

هیچ پزشکی واقعاً زبردست نیست مگر اینکه یک یا دو مریض را کشته باشد.     هیندو پرورب

زمانیکه به چیزی احتیاج دارید و آنرا در اختیار ندارید تجربه ای با ارزش بدست خواهید آورد.

قضاوت خوب در اثر تجربه بدست می آید و اغلب تجربه از قضاوت بد بدست می آید.   ریتا مای بران

اگر می خواهید دموکراسی را بفهمید وقت کمتری را در کتابخانه با افلاطون بگذرانید و وقت بیشتری را با مردم در اتوبوس بگذرانید.     سیمون استرانسکی

تجربه نامی است که هر کسی بر خطاهای خود می گذارد.     اسکار وایلد

تجربه همان چیزی است که باعث می شود شخص اشتباه جدیدی را به جای اشتباه قبلی مرتکب نشود.

در جوانی یاد می گیریم و در پیری می فهمیم.     ماری ابنر

زندگی هنر نقاشی کردن بدون پاک کن است.

جاده منتهی به عقل و دانایی؟

خوب این جاده هموار است و توضیح آن ساده:

اشتباه

و اشتباه

و دوباره اشتباه

اما کمتر

و کمتر

و کمتر می شود.     پیت هین(از کتاب جاده ای به سوی فرزانگی)

دنیا مدرسه شماست.     مارتین اچ. فیشر

اگر می توانستیم تجاربه هایمان را به اندازه ای که ارزش داشتند بفروشیم همه میلیونر بودیم.               آبیگیل ون بورن 

دانش اگر با تجربه همراه نشود کالایی کم ارزش است.      کلارنس دی

همه چیز گفته شده است ولی تا زمانیکه کسی نمی شنود ما ادامه می دهیم و دوباره از ابتدا شروع می کنیم.     آندره گید

عبارات کوتاه انگیزشی (قسمت دوم)

همیشه باید به دنبال خطای سیستم بود نه خاطی.

  • آفتاب به گیاهانی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد.
  • کسی که به امید شانس نشسته است سالها قبل مرده است.
  • رمز موفقیت شما در این است که کار و حرفه را استراحت خود قرار دهید.
  • انسان تا حصار اطراف خود را خراب نکند نمی فهمد که زندانی بوده است.
  • کارهای هوشمندانه را پاداش دهید هر چند همراه با خطا باشد.
  • سخاوت در زیاد دادن نیست بلکه به موقع دادن است.
  • بحرانهای بزرگ مردان بزرگ را بوجود می آورد.
  • آدم باهوش دردسرهای بزرگ را به دردسرهای کوچک تبدیل می کند و دردسرهای کوچک را از بین می برد.
  • آنکه می تواند نسبت به نیکی دیگران ناسپاس باشد از دروغ گفتن باک ندارد.
  • برای شب پیری در جوانی چراغی باید تهیه کرد.
  • با کار کردن، فرسوده شدن و از بین رفتن بهتر از باقی ماندن و زنگار بستن است.
  • آنچه شما درباره خود فکر می کنید خیلی مهمتر از اندیشه هایی است که دیگران درباره شما دارند.
  • قناعت کیمیایی است که هر چه را لمس کند طلا می شود.
  • خاموشی، آرایش دانا و پوشش نادان است.
  • افراد با ایمان قدرت دیدن کمکهای خدا را دارند
  • جملات کوتاه انگیزشی

    با استعداد متوسط اما پشتکار متوسط به هر چه بخواهید می رسید.

  • اگر در کارها جدیت به خرج ندهید بی استعدادترین افراد مصمم و با اراده از شما پیشی می گیرند.
  • کارتان را آغاز کنید توانایی انجامش به دنبال می آید.
  • خداوند به هر پرنده ای دانه ای می دهد ولی آنرا داخل لانه اش قرار نمی دهد.
  • اثر کمرنگ ترین نوشته ها بیشتر از قویترین حافظه هاست.
  • مردان شجاع فرصت می آفرینند و ترسوها و ضعیفان منتظر فرصت می نشینند.
  • تغییرات غیراصولی هرج و مرج ایجاد می کند و تغییر نکردن پوسیدگی است.
  • گوش شنوا زیر بنای مهارتهای ارتباطی است.
  • دشوارترین قدم همان قدم اول است.
  • هرگز چیزی تغییر نیافته این ماییم که عوض می شویم.
  • برای شنا کردن در جهت مخالف رودخانه سختکوشی لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای می تواند در جهت آب شنا کند.
  • آن قدر شکست خوردن را تجربه کنید تا شکست دادن را بیاموزید.
  • رمز سلامتی قرار دادن کمی هیجان به جای آسایش است.
  • کتاب معلمی است که بدون عصا و تازیانه ما را تربیت می کند.
  • فردی که به خود اطمینان دارد محتاج تعریف دیگران نیست.
  • آنچه هستید بهتر شما را معرفی می کند تا آنچه می گویید.
  • از فعالیتهای بزرگ نهراسید زیرا هر فعالیت بزرگی را می توان به فعالیتهای کوچکتر تقسیم کرد.
  • همواره به خاطر داشته باشید آخرین کلید باقی مانده شاید بازگشاینده در قفل باشد.
  • سخنان کوتاه از ناپلئون هیل استاد بزرگ موفقیت

    یک هدف یک رویاست با یک ضرب العجل

  • عمل مقیاس واقعی هوش است

  • همه دست آورد ها همه ثروت ها در ابتدا یک طرح و ایده بوده اند.

  • قبل از اینکه موفقیت نصیب هر کسی شود بدون شک ضربه هایی از زندگی خواهد خورد و احتمالا چند بار شکست خواهد خورد  وقتی کسی با  نا ملایمات روبرو می شود و این ناملایمات او را مغلوب می کنند راحت ترین کار و منطقی ترین کار عقب نشینی به نظر می رسد و این دقیقاً همان کاری است که اکثر مردم انجام می دهند.

  • درآمد بالا و بی مسئولیتی اموری هستند که به ندرت با هم در یک نفر جمع می شوند.

  • دیدگاه ها و رویاهای خود را گرامی بدارید چون آنها کودکان روح شما  و تصویر نهایت خواسته های شما هستند.

  • برای اجرای رویاهای خود یک برنامه روشن و واضح تعیین کنید و بدون درنگ آنرا آغاز کنید گذشته از این که آماده هستید یا خیر.

  • خواستن نقطه آغاز همه دست آورد هاست نه یک امید، نه یک آرزو، اما یک تمایل شدید و آتشی که بر هر چیزی غلبه می کند.

  • منتظر نشوید هیچ زمانی مانند اکنون نخواهد بود.

  • آموزش امری درونی است و آنرا با تلاش و تقلا و اندیشه بدست می آورید.

  • هر بدبختی هر شکستی هر اندوهی در خود دانه ای حمل می کند که در آن سودی معادل یا بیش از هزینه صرف شده نهفته است.

  • هر کسی از انجام کاری مهارت دارد لذت می برد.

  • ترس چیزی جز یک ذهنیت نیست.

  • ابتدا فکر است که عمل می کند سپس این فکر سازماندهی می شود تا ایده ها و نقشه ها ساخته شوند. سپس این ایده ها و نقشه ها تبدیل به واقعیت می شوند. همانطور که مشاهده می کنید شروع کار با تخیل شما آغاز می شود.

  • دستاورد های بزرگ حاصل فداکاری های بزرگ است و هیچگاه نتیجه خودخواهی نخواهد بود.

  • شادی در انجام فرایندهای پویا و غیر یکنواخت است.

  • تفکر ها شروع همه توانگری ها هستند.

  • اگر بر خود مسلط نشوید این خود بر شما مسلط خواهد شد.

  • کاملاً درست است که با کمک کردن به دیگران برای رسیدن به موفقیت می توانید بزرگترین موفقیت ها را در کمترین زمان بدست آورید.

  • همانند چشم که برای دیدن نیاز به نور دارد ذهن ما هم برای درک کردن نیاز به ایده دارد.

  • یک فرد به تنهایی می تواند افکار خود را به حقایق فیزیکی و قابل لمس تبدیل کند و یک فرد به تنهایی می تواند رویای خود را به حقیقت تبدیل کند.

  • پول بدون فکر همیشه خطرناک است

  • طلایی که از فکر مردم می توان استخراج کرد بسیار بیشتر از طلایی است که در کل کره زمین وجود دارد.

  • بیشتر افراد بزرگ موفقیت اصلی خود را یک مرحله پس از شکست بدست آورده اند.

  • نمی توان به طبیعت حیله زد. بلکه چیزی را به شما می دهد که حاصل تلاش شماست آنهم بعد از اینکه هزینه آنرا پرداخت کردید.

  • هیچ فرد عاقل و دقیقی دیگران را بر اساس آنچه که دشمنانش درباره او می گویند مورد قضاوت قرار نمی دهد.

  • هیچ کسی نمی تواند در مسیر تلاش و کوشش باقی بماند در حالیکه از آن کار متنفر است.

  • هیچ کس ارزش را با موفقیت پشت سر هم بدست نیاورده است بلکه حداقل یکبار یا بیشتر شکست را تجربه کرده است.

  •  قبل از اینکه چیزی بدست بیاورید باید هزینه آن را بپردازید.

  • اگر کمی فکر کنید احتمالاً به یاد می آورید که هیچ چیز جز خودتان نتوانسته موفقیت را برای شما به ارمغان بیاورد.

  • موقعیت بزرگ زندگی شما ممکن است همین لحظه ای باشد که در آن قرار دارید.

  • وقتی تمایل شدید به انجام کاری دارید می توانید توانایی های افراد فوق موفق را بدست آورید.

  • هر گاه شکست می خورید آنرا به عنوان یک پیام که می گوید نقشه شما بی عیب نبوده است قبول کنید. و طرح و نقشه خود را از دوباره بازسازی نمایید و دوباره به سمت هدفی که به شدت به آن معتقد هستید گام بردارید.

  • ما از دیدن آغاز می کنیم، بنابراین در انتخاب محیط و دوستان خود بسیار بسیار دقت نمایید چون محیط زمینی است که غذای ذهن شما از آن می روید هر غذایی که وارد مغز شما شود همان هم استخراج خواهد شد.

  • پیروزی همیشه نصیب فردی خواهد شد که از مبارزه دست نمی کشد.

  • این جملات از طرف یاد بگیر دات کام برای شما جمع آوری و ترجمه شده است اینها سخنان ناپلئون هیل مردی است که زندگی خود را صرف تحقیق درباره زندگی افراد موفق کرد سخنان او را استادان بزرگ موفقیت به خاطر می سپارند و از آنها در سخنرانی ها و کتاب های خود به وفور استفاده می کنند. به امید اینکه مورد قبول شما دوستان عزیز هم قرار گیرد.

    جملات کوتاه انگیزشی


    • با استعداد متوسط اما پشتکار متوسط به هر چه بخواهید می رسید.
    • اگر در کارها جدیت به خرج ندهید بی استعدادترین افراد مصمم و با اراده از شما پیشی می گیرند.
    • کارتان را آغاز کنید توانایی انجامش به دنبال می آید.
    • خداوند به هر پرنده ای دانه ای می دهد ولی آنرا داخل لانه اش قرار نمی دهد.
    • اثر کمرنگ ترین نوشته ها بیشتر از قویترین حافظه هاست.
    • مردان شجاع فرصت می آفرینند و ترسوها و ضعیفان منتظر فرصت می نشینند.
    • تغییرات غیراصولی هرج و مرج ایجاد می کند و تغییر نکردن پوسیدگی است.
    • گوش شنوا زیر بنای مهارتهای ارتباطی است.
    • دشوارترین قدم همان قدم اول است.
    • هرگز چیزی تغییر نیافته این ماییم که عوض می شویم.
    • برای شنا کردن در جهت مخالف رودخانه سختکوشی لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای می تواند در جهت آب شنا کند.
    • آن قدر شکست خوردن را تجربه کنید تا شکست دادن را بیاموزید.
    • رمز سلامتی قرار دادن کمی هیجان به جای آسایش است.
    • کتاب معلمی است که بدون عصا و تازیانه ما را تربیت می کند.
    • فردی که به خود اطمینان دارد محتاج تعریف دیگران نیست.
    • آنچه هستید بهتر شما را معرفی می کند تا آنچه می گویید.
    • از فعالیتهای بزرگ نهراسید زیرا هر فعالیت بزرگی را می توان به فعالیتهای کوچکتر تقسیم کرد.
    • همواره به خاطر داشته باشید آخرین کلید باقی مانده شاید بازگشاینده در قفل باشد.

     

    نحوه خاموش و روشن کردن GPS در آیفون


    بر اساس هشدارهای امنیتی و با توجه به فراگیری نرم‌افزارهای کاربردی در موبایل که از سیستم GPS برای ردیابی کاربران استفاده می‌کنند باید این سرویس را به‌جز مواقع لزوم خاموش کرد تا اطلاعات موقعیتی در اختیار دیگران قرار نگیرد.
    نحوه خاموش و روشن کردن GPS در آیفون
     
     

    بر اساس هشدارهای امنیتی و با توجه به فراگیری نرم‌افزارهای کاربردی در موبایل که از سیستم  GPS برای ردیابی کاربران استفاده می‌کنند باید این سرویس را به‌جز مواقع لزوم خاموش کرد تا اطلاعات موقعیتی در اختیار دیگران قرار نگیرد.

    به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، خاموش کردن GPS در گوشی‌های آیفون کاری بسیار ساده است اما بسیاری از کاربران آیفون با وجود اطلاع از فعال بودن آن قادر به غیرفعال کردن آن نیستند در حالی که با این کار به‌راحتی می‌توان خود را از خطر نفوذ هکرها و سارقان مصون نگه داشت. 

    جدای از مسئله امنیت اگر  GPS در حالت روشن قرار داشته باشد، شارژ بسیار زیادی می‌برد و کاربران مدام باید گوشی خود را به شارژر متصل کنند. از طرفی هشدارهای امنیتی نیز می‌گوید که با توجه به فراگیری نرم‌افزارهای کاربردی در موبایل که از سیستم جی‌پی‌اس برای ردیابی کاربران استفاده می‌کنند، بهتر است این سرویس به‌جز مواقع لزوم خاموش باشد تا اطلاعات موقعیتی در اختیار دیگران قرار نگیرد.

    برای فعال یا غیر فعال کردن GPS در آیفون ابتدا باید در روی صفحه خانه گوشی به بخش تنظیمات (Settings) بروید و به بخش Privacy مراجعه کنید. در مرحله بعد روی Location Services بروید. در این بخش می‌توانید با خاموش یا روشن کردن Location Services از فعال یا غیر فعال بودن GPS گوشی‌تان اطمینان کسب کنید. 

    با خاموش یا روشن کردن Location Services این امکان را دارید که تمام سرویس GPS را فعال یا غیر فعال کنید یا در بخش ذیل آن این سرویس را برای برخی اپلیکیشن‌ها شخصی‌سازی کنید.