خدمات رایانه ای ناجی سیستم مشهد 09158044217

مرجع تخصصی فروش فایل فلش و رام های پارسی کوک شده - فروش فایل - جدیدترین فایل فلش های فارسی نایاب و کوک شده فیلمبرداری مجالس و....

خدمات رایانه ای ناجی سیستم مشهد 09158044217

مرجع تخصصی فروش فایل فلش و رام های پارسی کوک شده - فروش فایل - جدیدترین فایل فلش های فارسی نایاب و کوک شده فیلمبرداری مجالس و....

درسهایی که گوگل از سادگی به ما می آموزد

در بخش نخست سلسه مقالات راه حل هایی برای وب مسترها، به اهمیت چشم انداز و ماموریت سازمانی و در دسترس بودن برای یک سایت موفق و ارزنده اشاره کردیم. در بخش دوم، به موضوع چند زبانه بودن و توجه به نیازهای مخاطبان در طراحی و به روز رسانی پرتال اشاره کردیم. در بخش سوم، ده ها نکته کاربردی و کلیدی در تولید محتوا و ارائه ابزارهای تعاملی هدفمند برای جذب مخاطب و تعامل با کاربران پرتال در زمینه های مختلف ارائه شد که میتواند راهگشای خوبی برای وب مسترهای جوان باشد. در بخش چهارم به موضوع مهم الزام وب مستر سایت ها به نگاه خلاقانه و نوآورانه در محیط مجازی به مساله طراحی وب و مدیریت آن اشاره شد و مثالهایی ارائه شد. در بخش پنجم، درس هایی که سایت آمازون دات کام در اجرایی کردن اصولی که در 4 بخش قبل به آن ها اشاره کردیم پرداخته است، معرفی گردید. نکاتی که رازهای بزرگ موفقیت آمازون به شمار می آیند. در بخش ششم، نکات راهبردی از کسب و کار یکی دیگر از بزرگان فناوری اطلاعات، یعنی پرتال علی بابا را مورد بررسی قرار دادیم و گفتیم که علی بابا توانسته است در امر B2B در فضای وب، فرصت های خلاقانه ای را در فراهم و در اختیار مخاطبان گسترده خود قرار دهد.. در این بخش که هفتمین قسمت از مجموعه مقالات راه حل هایی برای وب مسترها می باشد، درس های خیلی ساده از کسب و کار گوگل را معرفی میکنیم. درس هایی که میتواند نکات خوبی را برای وب مسترهای ایرانی به همراه داشته باشد.

 درس های خیلی ساده از Google.com


شرکت گوگل که توسط دو دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد در اواخر دهه نود میلادی تاسیس شد، به عنوان یکی از پیش قراولان خلاقیت در دنیای اینترنت شناخته شده است. از بنیانگذاران نوآوری دیجیتالی و از برترین کارآفرینان سرزمین صفر و یک. این شرکت ظرف کم تر از دو دهه، در فهرست ده پایگاه برتر اینترنت قرار گرفته است. اینترنتی که هم اکنون، بیش از سی میلیون پرتال در آن فعال هستند و به یک و نیم میلیارد کاربر از اقصی نقاط جهان سرویس می دهند. رقابت در این عرصه پر فراز و نشیب و دیجیتالی، بسیار دشوار است و دشوار تر از همه، قرارگیری در صدر جدول بهترین ها و قهرمانان دنیای وب است. رسیدن به پله های بالای جدول، نه با پول امکان دارد و نه با تبلیغات. نه با سیاست همراه است و نه با رفاقت. تنها یک فاکتور می خواهد و آن، نوآوری و خلاقیت است. برگ برنده در دنیای پر زرق و برق و رقابتی عرصه دیجیتال، نوآوری و خلاقیت می باشد. گوگل توانسته است به معنی واقعی، خلاقیت و نوآوری در عرصه اینترنت را به ما آموزش دهد. از سرویس های گسترده و متنوع و جالب توجهش گرفته تا شیوه رفتار سازمانی و مدیریت آن در کسب و کار اینترنتی، همه و همه بر مبنای خلاقیت مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است.

 یکی از خلاق ترین روش های کسب و کار گوگل را می توان فرآیند تغییر متناوب لوگوی این پرتال دانست که یک ابداع در میان سایت های بزرگان دنیای دیجیتال محسوب می شود. تغییر لوگو بر اساس رویدادها و مناسبت های خاص جهانی، منجر به جلب توجه شمار گسترده ای از کاربران محلی و بین المللی گوگل می شود و با بازتاب های گسترده ای همراه می شود. امری که بر مخاطب پذیری پایگاه تاثیر می گذارد  و بر اشتیاق کاربران پهنه جهانی وب بر استفاده از خدمات این سایت می افزاید. آقای دینس هوانگ، طراح و گرافیست اهل کره جنوبی است که از پیشگامان طراحی لوگوهای گوگل بوده است و هم اینک دپارتمان طراحی لوگوهای گوگل (دودل) این وطیفه را با استخدام تیمی از طراحان دیجیتال و متخصصان نقاشی و گرافیک، انجام می دهد. اولین لوگویی که دنیس طراحی کرد، مربوط به بزرگداشت روز باستیل در فرانسه بود. دنیس همواره سعی کرد تا در طراحی لوگوها ، پیام های خودمانی تر و ملموس تری را به مخاطب منتقل کند و تا حد زیادی، به رویدادهای ملی کشورها و همچنین مناسبت های بین المللی توجه کند. برای ما ایرانیان، لوگوهای گوگل به مناسبت نوروز باستانی و هفت سین، بسیار جالب توجه بوده و هست. دنیس هوانگ، طراح این لوگوها مشهورترین هنرمند گمنام جهان است.

 روزانه بیش از ۱۸۰ میلیون نفر در سراسر جهان طر‌ح‌های دنیس هوانگ را می‌بینند؛ طرح‌های زیبا و خلاقانه‌ای که با دیدن هر کدام از آنها لبخندی بر گو‌شه‌ لب می‌نشیند و برای هوشمندی و نگاه تازه‌ خالقشان به نشان احترام کلاه از سر برمی‌دارند. دنیس هوانگ را مشهورترین هنرمند گمنام جهان می‌دانند، جوانی ۳۱ ساله، کره‌ای تبار و متولد آمریکا که امروزه یکی از مهم‌ترین کارمندان گوگل است. لوگوهای دنیس که به مناسبت روزهای خاص و تاریخی بر صفحه‌ آغازین گوگل نقش می‌بندند، برای تمام کاربران این موتور جستجوی نامدار آشناست. گوگل به این لوگوهای خاص نام "خط خطی" (Doodle) را داده است.  به گفته‌ اعضای گوگل، هر روزی که یکی از طرح‌های جدید هوانگ بر صفحه‌ گوگل نقش می‌بندد، سیل نامه‌های طرفداران است که سرازیر می‌شود. هوانگ سالانه شخصا ۵۰ طرح می‌کشد، زیرا در اصل هم‌اکنون او مسئول سایت گوگل است و طراحی تنها به بخش کوچکی از کار او تبدیل شده است.  بیش از ۴۰ نفر در مرکز گوگل در کالیفرنیا برای هوانگ کار می‌کنند و او مسئول هر آن چیزی است که در صفحه‌ گوگل به چشم می‌خورد‌، از لینک‌ها گرفته تا تبلیغات. به عبارت ساده‌تر، دنیس هوانگ رئیس تمام مسئولین سایت گوگل در سراسر جهان است؛ یک رئیس جوان با صورتی پسرانه و خنده‌رو.  

البته دنیس هوانگ اولین طراح "خط خطی" در گوگل نیست، بلکه لری پیج و سرگئی برین، پایه‌گذاران گوگل، خود در این زمینه پیشکسوت به شمار می‌روند. در سال ۱۹۹۸ زمانی که گوگل هنوز پا نگرفته بود و کسی آن را به درستی نمی‌شناخت، این دو یک بار تصمیم می‌گیرند به یک جشنواره‌ هنری به نام Burning Man (مرد سوزان) در صحرای نوادا بروند.  چون پیج و برین در آن زمان کارمندی نداشتند که در غیابشان در دفتر حضور داشته باشد، روی سایت یک مرد سوزان را در میان حروف گوگل جا می‌دهند تا به این وسیله اعلام کنند که به این جشنواره رفته‌اند. این ابتکار به حدی طرفدار پیدا می‌کند که این دو نفر تصمیم به ادامه‌ این کار می‌گیرند. از آن روز به بعد البته دو قانون برای لوگوهای گوگل وضع می‌شود: عدم کوچک شمردن یک موضوع و همینطور مذهبی نبودن. به گزارش دویچه‌وله، زمانی که دنیس هوانگ، فارغ‌التحصیل دانشگاه استانفورد، برای گذراندن یک دوره‌ کارآموزی به گوگل می‌آید، گوگلی‌ها متوجه می‌شوند که این پسر جوان در دانشگاه به جز رشته‌ کامپیوتر در رشته‌ هنر هم تحصیل کرده است. از آنجایی که در آن زمان لوگوهای گوگل توسط گرافیست‌ها کشیده می‌شدند، به هوانگ این مسئولیت داده می‌شود که دستی به سر و گوش این لوگوها کشیده و آن‌ها را در سایت قرار دهد. دنیس هوانگ خود معتقد است که در زمان مناسب در جای مناسب حضور داشته، زیرا او همیشه آینده‌ خود را به عنوان یک هنرمند آزاد که فیلم‌های انیمیشن می‌سازد، تصور می‌کرده است. جو خلاقانه‌ حاکم بر گوگل و کارمندانی که هر کدام در ذهنشان به اندازه‌ چندین نفر ایده دارد، این شهامت را به هوانگ می‌دهد تا ایده‌های خود را برای لوگوهای گوگل به برین و پیج ارائه دهد.  روز ۱۴ ژوئیه‌ سال ۲۰۰۰ نخستین لوگوی طراحی شده توسط هوانگ به مناسبت روز استقلال فرانسه روی سایت گوگل نمایان می‌شود. استعداد وی تا آن اندازه برین و پیج را جذب می‌کند که پس از پایان دوران کارآموزی به وی پیشنهاد می‌دهند به استخدام گوگل درآید.

هوانگ تعریف می‌کند، یک بار یکی از مسئولین سایت گوگل در استرالیا تاریخ برگزاری یک مسابقه‌ اسب‌دوانی بسیار معروف در این کشور را فراموش کرده بود، وی با او تماس می‌گیرد و سفارش یک لوگوی ویژه می‌دهد. مشکل اصلی فقط در یک نکته بوده است و آن این که این مسابقات دو ساعت بعد برگزار می‌شدند! هوانگ در عرض ده دقیقه ‌یک لوگوی ویژه طراحی می‌کند و به این ترتیب لوگوی سایت گوگل در استرالیا به طرح این مسابقه اسب‌دوانی در می‌آید.  البته در شرایط عادی هوانگ برای چنین موقعیت‌‌های اضطراری وقت چندانی ندارد. برای همین هم او یک تیم طراحی دارد که کار اصلی‌شان تهیه‌ لوگو به شمار می‌رود. نکته‌ مهم‌تر این که هوانگ همیشه هم نمی‌تواند در عرض ده دقیقه یک لوگو طراحی کند و برای برخی مناسبت‌ها همچون جام‌جهانی فوتبال به گفته‌ خودش به چند هفته زمان نیاز دارد.  هر چند ماه یک بار هوانگ همراه با مدیران گوگل جلسه‌ای برگزار می‌کند و در تقویم‌ها به دنبال مناسبت‌هایی می‌گردد که شرایط لوگو شدن را دارند. البته در این میان نباید نقش کاربران گوگل و پیشنهاداتشان را نادیده گرفت. برای نمونه یک بار در یک شب تابستانی یک منجم فرانسوی با هوانگ تماس می‌گیرد و به او اطلاع می‌دهد که در طی چند ساعت آتی ونوس از مقابل خورشید عبور می‌کند؛ اتفاقی که هر ۱۲۲ سال روی می‌دهد.  این بار هم هوانگ دست به کار شده و تخته‌ نقاشی دیجیتالی خود را به دست می‌گیرد و حرف O در لغت گوگل را به شکل یک خورشید با یک لکه‌ سیاه روی آن در می‌آورد که یعنی سایه‌ ونوس روی خورشید افتاده است. او سپس این طرح را به برین و پیج نشان می‌دهد و پس از کسب رضایت رؤسا، این طرح روی سایت گوگل می‌نشیند و به این ترتیب جهان از یک واقعه‌ بی‌نظیر آگاه می‌شود.


پدر موتورهای جست و جوی اینترنت یعنی Google دات کام، از زمان تاسیس آن در سال 1998 میلادی در دانشگاه STANFORD، همواره به دیجیالی کردن دره سلیکون، می اندیشید و بر همین اساس، مختصات رفتار سازمانی بزرگان Google، همواره بر فتح مولفه های مبتنی بر رسانه های دیجیتال استوار شده است. این که واقعا اهداف دکترین توسعه رسانه ای دیجیتال گوگل در سال های اخیر چه بوده است و پیش بینی برنامه های آتی آن، غول جست و جوی سرزمین دیجیتال را  چه گونه به اهداف خود نزدیک می کند، پرسش هایی است که قصد داریم  به یافتن پاسخ های اجمالی برای آن ها، دست یابیم.

ساختارگرایی اهداف رسانه ای

ساختارگرایی اهداف رسانه ای گوگل، جنبه های متعدد و مختلفی را تحت الشعاع قرار داده است که این مسئله، از خلاقیت و نوآوری های دیجیتالی سرجری برین (موسس گوگل ) و اریک اشمیت (مدیرعامل حال گوگل) نشات می گیرد. این ساختار  را می توان از 2 جنبه بررسی کرد. یکی آن که این ساختار، هم ابعاد درون سازمانی را پوشش می دهد و بر طرح ریزی منطقی و هوشمندانه ماموریت های آتی گوگل در راستای اهداف رسانه ای دیجیتالی گوگل تاکید می کند. از سویی دیگر، جنبه برون سازمانی ساختار راهبردی رسانه ای گوگل، به ایجاد و فراگیری و خلق بازارهای مصرف جدید در درون سرزمین دیجیتالی وب، توجه دارد. یعنی مختصات ساختاری رسانه ای گوگل، این رویه را دنبال می کند که حرکت توسعه و فراگیری محصولات گوگل، از ابتدا بر روی یک بستر با ظرفیت های رسانه ای پویا استوار شود و از سوی دیگر، بازارهای مصرف دیجیتالی گسترده ای را برای گوگل خلق و تقویت کند. ملاحظه می کنید که سیستم کتابخانه های دیجیتالی گوگل، لابراتوار تحقیقاتی دانشگاهی گوگل، سرویس  جست و جوی وبلاگ گوگل و wi-fi گوگل،  چنین رفتار اثر بخشی را دنبال می کنند. برای بررسی کلی و معرفی ساختارگرایی اهداف رسانه ای دیجیتالی گوگل، این 4 موضوع را در ادامه پیگیری می کنیم :

الف)کتابخانه دیجیتالی Google

گوگل، چند سال پیش در راستای قراردادی با کتابخانه های بزرگ هاروارد، نیویورک و چند کتابخانه مشهور انگلستان، موظف شد تا کار جست و جوی اطلاعاتی بر روی کتب عرضه شده در این دیتابیس عظیم را به طور محدود برای کاربران خود فراهم کند. این سیستم که در نشانی : http://print.google.com یا http://BOOK.GOOGLE.COM قرار دارد، به کاربران امکان می داد تا کلماتی را در داخل این دیتابیس جست و جو و نتایج را عینا بر روی صفحات الکترونیکی PDF شده کتب مزبور، مشاهده کنند. مشاهده صفحات مختلف کتاب، برای کاربران هزینه ای در بر داشت که به صورت یک سود بین گوگل و ناشران تقسیم می شد. اخیرا این رفتار، موجب اعتراضاتی از سوی ناشران انگلیسی شده است که گوگل را با 8000 اعتراض همراه کرده است. بزرگ ترین سایت خرده فروشی اینترنت یعنی amazon.com، هنوز چنین سرویسی را روی پورتال خود عرضه نکرده است. این مسئله، انحصار اطلاع رسانی ممتازی را در عرصه نشریات الکترونیکی در اختیار گوگل قرار داده است. به گونه ای که صدها هزار کتاب برای ارائه در این سیستم، توسط ناشرانی که به کپی رایت کتب خود، تا حدی علاقه مند هستند، آماده عرضه شده است. چند روز پیش نیز خبر رسید که این سیستم قرار است امکان جست و جو بر روی کتب غیر انگلیسی زبان اروپایی را فراهم کند. این مسئله را david Utter در سایت www.webpronews.com/insidesearch به تازگی اعلام کرده است. فتح کردن جست و جو بر روی کتب چاپی، امکان فروش آنلاین بیش تری را برای بخش فروگل www.froogle.com فراهم می کند که خود گامی بزرگ است. ساختار این برنامه رسانه ای، گرفتن بازار انحصار فروش کتب از آمازون و ترغیب ناشران به فروش الکترونیکی کتب خود از طریق گوگل است.

ب) لابراتوار تحقیقات دانشگاهی

لابراتوار تحقیقات دانشگاهی گوگل، سیستم جست و جوی تا اندازه ای پیشرفته، برای برنامه های توسعه علمی گوگل است. این سرویس درنشانی : http://scholar.google.com قابل دسترس است. این سرویس به کاربران امکان می دهد تا در صدها هزار مقاله و رساله علمی در مقاطع مختلف تحصیلی که در دیتابیس گوگل ایندکس شده اند، به جست و جو بپردازند. علاوه بر این، گوگل به کاربران امکان داده است تا در صورت مشاهده تحقیقات مکمل و بهتر، لینک تحقیق را بر اساس key word مربوطه به گوگل اطلاع دهند تا سیستم جست و جو را دقیق ترکند. این سرویس در ایران مورد استفاده قرار نمی گیرد. اما مانند سایت www.findartcles.com از ارزش علمی و فراگیری جست و جویی خوبی برخوردار است. ایجاد بستر جست و جوی تحقیقاتی در رساله های کارشناسی تا دکترا که در مراکز علمی جهان منتشر شده است، رفتار رسانه ای علمی گوگل را به زودی بیش از پیش بارور می کند. این باروری علمی، ناشی از نیاز سنجی ممتاز بازار تحقیقات علمی الکترونیکی روی وب، و هم چنین، نشان از علاقمندی گوگل به توسعه سیستم های آموزش از راه دور در آینده ای نزدیک است. شاید این ساختار رسانه ای، گوگل را به سمت تاسیس دانشکده مجازی آموزشی گوگل یا www.google.edu رهنمون کند ! به هر حال، گوگل نشان داده است که خیلی چیزها را ممکن خواهد ساخت !؟

ج) سرویس جست و جوی وبلاگ

محصول جدیدی که گوگل چند سال پیش به دنیای اینترنت معرفی کرد، سرویس کوچکی نبود. سیستم جست و جوی وبلاگ گوگل، زمینه ساز بروز یک انقلاب در گسترش رسانه های الکترونیکی شخصی در اینترنت است. این سرویس که در نشانی اینترنتی :

http://www.google.com/blogsearch عرضه شده است، قابلیت جست و جوی گسترده ای را بر روی میلیون ها وبلاگ ایندکس شده در گوگل فراهم می کند. سایت جست و جوی وبلاگ تکنوراتی : http://www.technorati.com در مقایسه با این سرویس گوگل، قدرت عمل مشابه ندارد و در بسیاری از زمینه ها، برتری سرویس جست و جوی وبلاگ گوگل، قابل مشاهده است. 3 هدف عمده ای که این ساختار رسانه ای دیجیتالی گوگل به آن توجه می کند، به اختصار عبارتند از : 1- حفظ بازار جست وجو در میان وبلاگ ها و استفاده از ظرفیت های رسانه ای و مخاطب پذیری آن در ارتقای مخاطب برای محصولات آتی این سایت. 2- گسترش برنامه های تبلیغات کلمه ای گوگل که عاملی مهم برای ارتقای فعالیت های تبلیغات الکترونیکی کلمه ای گوگل در اینترنت است. 3- کسب بیننده بیش تر به دلیل وجودمیلیون ها وبلاگ راه اندازی شده در اینترنت و هدایت آن ها به بخش های مختلف گوگل.

د)سرویس اینترنت بی سیم Google

ماه سپتامبر 2005، ماه خوبی برای کاربران گوگل بود. اعلام مقامات گوگل به راه اندازی سرویس اینترنت بی سیم wi-fi برای بیش از 700 هزار نفر از ساکنان بخشی از سانفرانسیسکو، زمینه تجارت رسانه ای دیجیتالی جدیدی برای رهبران سیلیکون ولی در سرزمین دیجیتال است. این سرویس اینترنت رایگان بدون سیم، فقط با ارسال آگهی های تبلیغیاتی الکترونیکی گوگل بر روی نوت بوک های  مشترکان این سیستم، تامین می شود که خود گام بزرگی در جهت ارتقای درآمد زایی گوگل است. اگر این سیستم که قطعا مخاطبان و کاربران زیادی خواهد داشت، بتواند ایالت های پر جمعیت آمریکا را تحت سیطره بلامنازع خود قرار دهد، آمریکن آنلاین و سایر شرکتهای ISP بزرگ آمریکا، در سرویس های اینترنت خود با چالش رو به رو خواهند شد. از سویی دیگر، آگهی دهندگان بزرگ سایت های یاهو و حتی CNN و نیویورک تایمز پر بیننده، سیستم آگهی تبلیغاتی وای فای گوگل را که کاربران گسترده ای دارد، برای آگهی های الکترونیکی محلی انتخاب خواهند کرد که این مسئله، خبر خوشی برای بازار گرم آگهی الکترونیکی در آمریکا نیست ! اهمیت این رفتار رسانه ای دیجیتالی گوگل، برای تحلیل گران تکنولوژی های آنلاین، از اهمیت شایانی برخودار است که می تواند زمینه ساز بروز شگفتی های دیگر از سوی گوگل در آینده ای نزدیک باشد.

Google را دوباره باید شناخت

این که گوگل از توابع پیچیده و دکترین هوشمند متغیری در زمان های مختلف استفاده می کند، بر هیچ کس پوشیده نیست. شناسایی الگوریتم و متغیرهای جست و جوی سرویس گوگل و مبانی ایندکس شدن دیتیابیس های بزرگ تصاویر و وب پیج ها در گوگل، فرایند عظیمی است که مانند سورس های سیستم عامل پولساز مایکروسافت، بر اشخاص قلیلی آشکار شده است. پر واضح است که اساس رفتار رسانه ای دیجیتالی گوگل، فارغ از منطق پیچیده آن، در طرح ریزی و ابداع فناوری های رسانه ای جدید در دنیای فناوری اطلاعات مثمر ثمر بوده است. شناخت برنامه های رسانه ای وبی گوگل در حوزه های مختلف، خود در آشکار ساختن و تعریف شغل های جدید در دنیای ICT، موثر بوده است و این امر، برگ های برنده خوبی را در اختیار تئوریسین های تبلیغات، بازاریابی، آموزش و اطلاع رسانی در وب می کند. آگاهی و تحلیل استراتژی پویای گوگل در زمینه حرکت های خزنده آن در ابداع رسانه های دیجیتالی متعدد در سرزمین دیجیتال، می تواند سرفصل های تحقیقاتی را در حوزه های ارتباطات و رسانه ها در دانشگاه ها و مراکز علمی کشور در این باب، ایجاد کند. این که بزرگان وب، چه رفتار سازمانی و دکترین متغیری را دنبال می کنند، بخشی از مسائل کاربردی مهمی است که بررسی و پیمایش بر روی آن ها، می تواند در انتقال تجربه به وب مسترهای ایرانی و فعالان عرصه رسانه های دیجیتال در کشور، کمک کند.

سنگرهای بعدی Google

سنگرهای بعدی گوگل، تا عدم شناخت صحیح از منطقه عملیاتی آتی گوگل، غیر قابل پیش بینی نشان می دهد. اما حرکت رو به رشد سهام گوگل از 100 دلار تا 330 دلار به ازای هر سهم در 4-5 سال اخیر، نشان از طرح ریزی دکترین رسانه ای دیجیتالی و  فراگیر گوگل، در مناطقی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایالات متحده آمریکا است. فتوح بعدی گوگل، سنگرهایی است که خورشید در آن ها غروب نخواهد کرد. مستعمره های دیجیتالی Google ، بزرگ ترین هشدار برای منتقدان جهانی سازی و انحصار گرایی نوین از نوع دیجیتالی است که کمبود عرضه کننده، تقاضا کننده را به قول اقتصاد دانان، با کالای گیفن رو به رو خواهد کرد. اقتصاد گوگلی، فصل جدید پیشتازی گوگل در فتح رسانه های دیجیتالی، در آینده به تصویر کشیده خواهد شد. باید آن را باور کرد و از نمودهای عینی آن، وب مسترهای جوان ایرانی در جهت تقویت بازارهای دیجیتالی و ارائه خلاقانه تر ایده های مجازی خود، استفاده کنند.

صفحات گوگل از 1998 تا 2013

گوگل همانند لوگوهای خود، مرتبا به تغییر و به روز رسانی صفحه نخست پایگاه خود مبادرت کرده است. از سال 1998 میلادی تا کنون، بیش از صدها بار، صفحه اول گوگل (ایندکس) با تغییراتی همراه شده است که این تغییرات، به جهت تحول در سیستم خدمات رسانی گوگل بوده است. مشاهده بخشی از این تغییرات شکلی از دوم دسامبر 1998 تا به امروز، در ادامه مطلب ارائه شده است. نگاه به این تغییرات به ما می آموزد که چگونه شیوه ارائه اطلاعات و خدمات در طول زمان باید فراخور نیاز مخاطبان تغییر کند.

 درس های خیلی ساده از Google.com

(ایندکس گوگل در دوم دسامبر 1998)




 درس های خیلی ساده از Google.com

(ایندکس گوگل در دوم نوامبر 1999)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در بیست و هفتم اکتبر سال 2000)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در شانزده دسامبر 2001)


درس های خیلی ساده از Google.com 
(ایندکس گوگل در آگوست 2002)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در چهارم اکتبر 2003)



درس های خیلی ساده از Google.com 
(ایندگس گوگل در چهارم سپتامبر 2004)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در سوم آگوست 2005)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در دوم نوامبر 2006)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در سوم ژوئن 2007)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل دردهم اکتبر 2008)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در بیست آپریل 2009)



درس های خیلی ساده از Google.com 
(ایندکس گوگل در هجده سپتامبر 2010)



درس های خیلی ساده از Google.com 
(ایندکس گوگل در بیست و هفتم جولای 2011)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در بیست و هفتم نوامبر 2012)



 درس های خیلی ساده از Google.com
(ایندکس گوگل در سی مارچ 2013)


درس های خیلی ساده از گوگل این پیام ها را به طور خلاصه برای ما دارد :

1-    مانند آمازون و علی بابا، انتخاب نام دامنه برگ برنده شما هست. از اسامی روتین و عرف خودداری کنید.

2-    کسب و کار دیجیتالی خلاقانه، یک باید در دنیای امروزی است.

3-    تغییر ایندکس سایت فراخور حال مخاطبان باید در دستور کار وب مستر قرار بگیرد.

4-    سادگی، یک اصل بزرگ است!

5-    کلید های ناوبری که در سلسله مقالات معرفی کردیم در سایت های بزرگ در نظر گرفته می شود.

6-    معرفی سایت و ارتباط با ما موضوع مهمی است که در گوگل به آن توجه شده است.

7-    بک گراند همه سایت های بزرگ و موفق اینترنت، سفید است نه سیاه یا صورتی !!

8-    گوگل با ارائه متنوع خدمات مختلف اما عمیق و پر کاربرد، همواره حرف جدیدی برای مخاطبان دارد.

9-    گوگل به ما می آموزد که طراحی وب سایت ،فقط مولفه های فنی ندارد.

10-    گوگل به ما می آموزد که موفقیت در فضای مجازی، جز با تدوین چشم انداز و ماموریت سازمانی میسر نیست.

11-    گوگل می گوید نوآوری دیجیتالی، برگ برنده است  و رقبا را در بلند مدت حذف خواهد کرد.

12-    گوگل در عرضه فروش آنلاین مانند آمازون و علی بابا موفق نیست. اما خدمات رایگان و کاربردی دیگرش مانند خدمات ترجمه یا GOOGLE MAP ، تقریبا در بازار بی رقیب است و تولید کننده مشتری های بزرگ. v

10توقعی که نباید از دیگران داشته باشید!

وقتی توقعات و انتظارات غیرمنطقی از دیگران داشته باشید یا به طور مداوم آنها را زیر میکروسکوپ قرار دهیم، فقط خودمان را اذیت کرده ایم. البته همه ما نیازمند این هستیم که نیازهای اصلی و ابتدایی مان در روابط برآورده شود، نیازهایی مثل احترام، اما اگر بخواهید روی چیز دیگری جز این حساب کنید، فقط ناامید خواهید شد.

توقع از دیگران

یادتان باشد که در مسیر زندگی، هر کس در جایگاهی متفاوت با دیگری است، همانطور که حرف ها و رفتارهای او منعکس کننده آن است. اگر بخواهید رابطه ای موفق تر و شادتر داشته باشید خیلی مهم است که…

این چیزها را از دیگران توقع نداشته باشید:

۱. توقع نداشته باشید که همه کارها را طبق استانداردهای شما «درست» انجام دهند.

اخلاقیات آدمها براساس عوامل مختلف با هم متفاوت است، عواملی مثل تربیت، فرهنگ، اعتقادات معنوی و از این قبیل. بعنوان مثال، در بعضی کشورهای آسیایی، گوشت سگ خورده میشود و در این هیچ اشکالی دیده نمی شود چون برایشان به صورت فرهنگ درآمده است. یا ممکن است شما اهل فحش دادن نباشید اما دوستتان مدام اینکار را میکند. این باعث نمی شود آدم بد یا خوبی باشد البته ممکن است طبق استاندارد بعضی ها اینکار خوب نباشد اما اینکه توقع داشته باشید آنطور که استاندارد شماست رفتار کنند، فقط باعث ناامیدی شما خواهد شد.

فقط سعی کنید که خودتان به استانداردهای خودتان پایبند باشید و اجازه بدهید دیگران هم استانداردهای خودشان را برای زندگی داشته باشند.

۲. توقع نداشته باشید که کامل باشند.

اگر نقص ها را کمال ببینید هیچوقت ناامید نخواهید شد. اما خیلی ها هنوز وقتی دیگران اشتباه می کنند به آنها سخت می گیرند و با همین روش برخورد روابطشان از بین می رود. این وسواس برای کامل بودن موجب افسردگی، اضطراب، بیماریهای مزمن و خطر اقدام به خودکشی میشود.

اجازه بدهید دیگران اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند. به این فکر کنید که اگر هیچکس اشتباه نمی کرد دنیا واقعاً چه شکلی می شد. همه ما ربات هایی سرد و بی احساس بودیم که هیچ لذتی را در زندگی تجربه نمی کردیم.

۳. توقع نداشته باشید که با همه حرف هایتان موافق باشند.

حتی بهترین دوست ها در همه چیز با هم هم عقیده نیستند، پس اگر دیگران با چیزی که میگویید مخالفت کردند یا دیدگاهی متفاوت داشتند، ناراحت نشوید. اگر قرار بود همه آدمهای دنیا یک جور فکر کنند، دنیا جای خسته کننده ای میشد. دیدگاه ها و اعتقادات متفاوت و خاص ما باعث میشود دنیا رشد کند.

تصور کنید اگر با استفاده از سوخت فسیلی برای راه انداختن ماشین هایمان، خانهها یا هر چیز دیگر موافق بودید چه بلایی سرمان می آمد. اگر این اختلافات عقیده ای نبود امروز ماشین ها برقی و انرژی خورشیدی نداشتیم.

۴. توقع نداشته باشید که فکرتان را بخوانند.

بعضی ها بینش قوی تری دارند اما خیلی ها قادر به فهمیدن احساس یا نگاه شما نیستند. اینکه شما نسبت به احساس دیگران حساس تر هستید به این معنی نیست که بقیه هم باید همه چیز را از نگاه شما بخوانند. همه دوست ندارند روانشناس باشند، به همین دلیل خودتان را خیلی روشن و واضح ابراز کنید تا دیگران مجبور نشوند که فکر و احساستان را حدس بزنند! گفتگوی صادقانه و آزاد روابط مستحکم تری میسازد.

۵. توقع نداشته باشید که هر بار زمین خوردید، بلندتان کنند.

البته دوستان و خانواده خوب وقتی نیاز داشته باشید به کمک شما می آیند اما برای پاک کردن خاک روی لباستان از آنها توقع نداشته باشید. آنها هم مشکلات درونی خودشان را دارند و نمی توانند هم وزن مشکلات شما و هم مشکلات خودشان را تحمل کنند. میخواهند کمکتان کنند اما نه همیشه و نه در همه زمان ها. این به آن معنی نیست که به شما اهمیت نمی دهند، این یعنی گاهی باید خودتان به تنهایی بار مشکلات و چالشهایتان را به دوش بکشید.

۶. توقع نداشته باشید که درکتان کنند.

«همه آدمها مسیر زندگی شما را درک نمی کنند. اشکالی ندارد، زندگی آنها نیست که آن را بفهمند، زندگی شماست.» -

تا وقتی خودتان، خودتان را درک می کنید، نیازی نخواهید داشت که از دیگران تاییدیه بگیرید. آنوقت دیگر اینکه شما و زندگی تان را درک نمی کنند برایتان عذاب آور نخواهد بود.

۷. توقع نداشته باشید که آنطور که شما با آنها رفتار می کنید با شما رفتار کنند.

در حالت ایدآل همه آدمها از قانون طلایی پیروی می کنند اما متاسفانه ما در جهان ایدآلی زندگی نمی کنیم. تازمانیکه همه آدمها باملاحظه تر شوند، باید بپذیریم که با ما بد رفتار کنند چون هنوز نمی توانند رابطه درستی حتی با خودشان داشته باشند. با دیدی مهربانانه به رفتار آنها نگاه کنید تا اگر آن اندازه که شما با آنها مهربان هستید، با شما مهربان نبودند، ناراحت و ناامید نشوید.

۸. توقع نداشته باشید که همان آدمی بمانند که یک سال پیش بودند.

آدمها برحسب تجربیات و شرایط زندگی شان به مرور زمان تغییر می کنند. همه آدمها هر روز در جنگی سخت دست و پنجه نرم می کنند و هیچکس جز خودشان واقعاً آن را درک نمیکند. پس وقتی میخواهید قضاوتشان کنید، این را به یاد داشته باشید. آدمها را با همه تغییراتی که داشته اند دوست داشته باشید، نه فقط وقتی با ایدآلها و استانداردهای شما همخوانی داشته باشند.

۹. توقع نداشته باشید که همیشه همه چیز را با هم داشته باشند.

توپ ترکش زندگی هرازگاهی به همه می خورد و برای آدمهای مختلف جمع و جور کردن خودشان ممکن است زمان متفاوتی طول بکشد. به دیگران محبت داشته باشید و درک کنید که همه آدمها همیشه همه تلاششان را می کنند. سعی کنید ارزش بیشتری به دنیا و به روابطتان بدهید و سعی نکنید دیگران را در اداره زندگی شان کنترل کنید.

۱۰. اگر خودتان به خودتان عشق نداده اید، توقع نداشته باشید که به شما عشق بورزند.

همه روابط با شما شروع شده و با شما تمام می شود.به همین دلیل اگر می خواهید کسی به شما عشق بورزد، باید اول در خودتان عشق بکارید. اینکه از دیگران برای اینکه با عشقی که خودتان نمی توانید به خودتان بدهید، بمبارانتان کنند استفاده کنید، فقط رابطهای غیرجدی و توام با عذاب خواهید داشت. وقتی رفتار محبت آمیزتری با خودتان داشته باشید، رابطه تان با دیگران زیباتر و غنیتر خواهد بود.

«یادتان نرود که اول عاشق خودتان شوید.»v

ثروت اندوزی؛ خوب یا بد؟

خیلی ها باور دارند که دنبال کردن جاه طلبانه ثروت، بد و حریصانه است. اما ایجاد ثروت ذاتاً خوب است و به ارتقای جامعه کمک میکند. اما خیلی مهم است که بین میل به ایجاد ثروت و آرزوی پول بیشتر کردن تفاوت قائل شوید. پال گراهام تفاوت بین ثروت و پول را اینگونه بیان میکند:

«ثروت چیزی اساسی و بنیادی است. ثروت چیزهایی است که میخواهیم داشته باشیم مانند: غذا، لباس، خانه، ماشین، جواهر، مسافرت به مکانهای جالب و دیدنی، و از این قبیل. میتوانید بدون داشتن پول، ثروت داشته باشید. ثروت چیزی است که میخواهید، نه پول. اما اگر ثروت مهم است، چرا همه به دنبال پول درآوردن هستند؟ این یک نوع راه میانبر است: پول روشی برای به حرکت درآوردن ثروت است و در عمل معمولاً میتوان این دو را به جای هم استفاده کرد. اما پول و ثروت یکی نیستند. حرف زدن درمورد پول درآوردن، فهمیدن اینکه چطور پول درآورید را سخت تر میکند مگر اینکه بخواهید با جعل کردن پول، پولدار شوید.»

ثروت اندوزی

به دنبال ثروت بودن و به دست آوردن آن، روند رشد اقتصاد است، نه اینکه آن را از دیگران بگیرید که سهم بزرگتری به دست آوریم. پول درآوردن یک نتیجه فرعی اضافه کردن چیزی گرانبها به اقتصاد است. چه بخواهیم با شغلی که داریم یا تلاشهایی که در سرمایه گذاری به کار می بندیم به اقتصاد ارزش دهیم، پول درخواهیم آورد. وقتی بفهمیم که پولی که درمی آوریم، نتیجه ارزشی است که به اقتصاد اضافه کردهایم، از تلاشهایمان احساس رضایت کرده و قدر پولمان را بیشتر میدانیم.

اما اگر فقط پول درآوردن هدف اصلی ما باشد، دیگر توجهی به ایجاد ارزش برای اقتصاد نخواهیم داشت و این به نظرمان غیرضروری میرسد. برنامه های پولدار شدن سریع و طرح های هرمی برای پولدار شدن برایمان تحریک کننده بوده و میل ما به پول درآوردن، توانایی ما برای افزودن ارزش اقتصادی را از بین خواهد برد. خیلی از این طرحها، تعداد کمی از افراد را پولدار کرده ولی سهم کلی افراد را کمتر خواهد کرد. آیا اگر پولی که درمیآوریم نشان دهنده توانایی زیرکانه ما برای بستن چشم دیگران باشد، احساس رضایت میکنیم؟

ثروت، بد و شریرانه نیست. میل به اندوختن و اضافه کردن به ثروتتان اگر انگیزه های درستی داشته باشید، کار اشتباهی نیست. بازار سرمایه داری آزاد در کشور این امکان را برای همه فراهم میکند که ثروت خود را بدون اینکه به دیگران لطمه بزنید افزایش دهند. رمز موفقیت در این راه این است که این ثروت را با اضافه کردن ارزش بر اقتصاد کشور و احساس مسئولیت دربرابر پولی که به دست می آورید جستجو کنید. با مدیریت مسئولانه پولمان، توانایی خودمان برای بزرگتر کردن سهم خودمان از ثروت را بالا برده و به دیگران هم برای افزودن به ثروتشان کمک میکند.v

چگونه دوست داشتن مردان را تشخیص دهیم؟

او نمی‌گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می‌داشت. شاید در جوانی‌اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی‌تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده‌اش به این ازدواج تن داده و دلش می‌خواهد دوباره به روزهای مجردی‌اش برگردد. شاید … »

اینها حرف‌هایی است که بسیاری از زن‌های ایرانی در دل دارند. زن‌هایی که همسران‌شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی‌آیند: « دوستت دارم! » این مردها میانه‌ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به‌جای عذرخواهی می‌خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند. اگر شما هم یکی از زن‌هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می‌کند،‌ بهتر است قبل از قضاوت کردن با این 10 نشانه‌ مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

1. مرد عمل است

همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می‌کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این‌طور است شما حداقل تا‌مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی‌زبانی حرف بزنند و شما می‌توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید. همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به‌ جایش حمام را بشوید یا آشغال‌ها را بیرون ببرد.
این دسته از مرد‌ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند،‌ دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
در اوج ترافیک دنبال‌تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه‌ای علیه شما به‌ پا می‌کند، بی‌تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می‌کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.

2. شما را اول صف می‌گذارد

یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی‌اش وقت و انرژی می‌گذارد. تقویم او از روی برنامه‌های همسرش ورق می‌خورد و تمام تلاشش را می‌کند که کوچک‌ترین زمان خالی‌اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند. او با یک دسته‌گل به خانه نمی‌آید اما تمام سعی‌اش را می‌کند که در سریع‌ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی‌گردد نمی‌گوید: « دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به‌ خانه می‌آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید،‌ با تمام خستگی‌اش سعی می‌کند برنامه‌ای برای بعدازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک‌ تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله‌هایش از پس این‌کار برنیاید، با استقبال از برنامه‌های دیگری که در سر‌دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می‌کند. او را بشناسید!

3. از شما کمک می‌گیرد

مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی‌آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می‌خواهد، با دل و جان همراهی‌اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت‌هایی نماد دوست داشتن هستند. آنها می‌خواهند ساده‌ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد‌هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس. آنها با این خواسته می‌گویند:

« دوست دارم حتی در ساده‌ ترین بخش‌های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.

4. باورهایش را بازنگری می‌کند

مردهای ایرانی، با یکسری اصول به‌دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق‌تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی‌اش دست برمی‌دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق،‌ کمی انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند خط و مرزهایش را برای شما جا‌به‌جا کند. او شما را همین‌طور که هستید می‌پذیرد و به خاطر راضی نگه‌داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی‌کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می‌کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.

5. خودش را تغییر می‌دهد

برای همه ما تغییر کردن کار ساده‌ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق‌ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست‌تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می‌کند. به‌خاطر شما صبورتر می‌شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می‌کند. اگر از ظاهرش انتقاد کرده‌اید، سعی می‌کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف‌ها یا برخورد‌هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می‌دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک‌‌شبه اتفاق می‌افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر‌دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می‌کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می‌دهد.

6. رویاهایش را بدون شما نمی‌سازد

یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی‌اش را در کنار شما می‌بیند. برای او هیچ رؤیایی بدون شما امکان‌پذیر نیست. اگر نامزد‌تان باشد، تمام تلاشش را می‌کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی‌دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد. از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی‌تان، هیجان‌زده می‌شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه‌ای در زندگی‌تان را استقبال می‌کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.

7. راز‌ هایش را برای شما فاش می‌کند

بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال‌هاست از همه پنهان‌شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می‌افتد و اگر این اعتماد ذره‌ای خدشه‌دار شود، بازهم در دنیای راز‌هایشان بسته می‌شود و تا ابد پنهان می‌ماند. پس گمان نکنید حرف‌هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می‌کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف‌هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی‌شود. برای یک مرد، گفتن حرف‌های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی‌اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل‌هایش انتخاب کرده‌است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی‌توجهی‌تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف‌هایش را می‌فهمید.

8. پا به‌ پای‌تان پیش می‌رود

اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می‌خواهد راضی و خوشحال نگه‌تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف‌های شما را می‌شنود و تا حل شدن نگرانی‌هایتان، شما را همراهی می‌کند. برای او فرقی نمی‌کند که شما به خاطر یک مسئله کاری، خانوادگی یا شخصی نگران هستید. او فقط شادی شما را می‌خواهد و همیشه به دنبال راه‌حلی برای از میان‌بردن دغدغه‌هایتان است. او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می‌دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ‌کردن بچه‌ها وقت بگذارید، همسر عاشق‌تان شما را همراهی می‌کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.

9. شما را همانطور که هستید، می‌پذیرد

نمی‌توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر‌تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف‌زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت‌های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه‌ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است. زیرا او با گذشتن از ایراد‌های شما یا بخشیدن اشتباهات‌تان به شما عشقش را ابراز می‌کند. برای او شما همین‌طور که هستید قابل ستایشید و نمی‌گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده‌ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می‌ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و … برخوردی یکسان با شما دارد.

10. شما را سیبل نمی‌ کند

از همان روز خواستگاری تا زمانی که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و سر زندگی‌شان می‌روند، زندگی مشترک شما با مشکلات ریز و درشتی روبه‌رو خواهد بود. اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند. اگر سوءتفاهم یا تفاوت عقیده‌ای میان اطرافیانش و شما فاصله انداخته باشد، شما را به میانه بحران هل نمی‌دهد و با درایت خودش مشکلات را حل می‌کند. اگر دوست‌تان داشته باشد،‌ تلاش می‌کند رابطه گرم و مثبتی میان شما و اطرافیانش حاکم باشد و البته مسئولیت ساختن چنین ارتباطی را تنها به دوش شما نمی‌اندازد.v

در محیط کاری خود پیشرفت کنید

مجله زندگی ایده آل: موفقیت خوب است و کیست که دوست نداشته باشد موفق باشد؟ هر کسی دوست دارد فردا، از جایی که امروز در آن واقع شده، یک قدم جلوتر باشد. شما دوست ندارید؟ واقعا کیست که دوست نداشته باشد؟ برای پیشرفت و موفقیت، راه‌های زیادی وجود دارد؛ بالا رفتن از نردبان شغلی نیازمند سختکوشی، وقت‌شناسی و کمی خوش‌شانسی است. خیلی خوب می‌شد اگر مدرک دانشگاهی، مهارت‌های شغلی و بازده کاری به طور خارق‌العاده‌ای درهای آرزوهای‌تان را به روی‌تان باز می‌کرد، اما زندگی این‌گونه نیست. شما باید خودتان برنامه‌ریزی کرده و برنامه‌های‌تان را اجرا کنید. کار زیاد کردن، خوب کار کردن، ارتباطات موثر و سازنده، خلق ایده‌های بکر و... به قول روانشناسان اجتماعی، هم محیط بر انسان اثر می‌گذارد و هم انسان بر محیط خودش. پس اگر می‌خواهید موفق باشید معطل نکنید و ادامه این مطلب را بخوانید تا به شما نکته‌های فوق‌العاده‌ای بگوییم.

1.  بگذارید مهارت‌های مدیریتی‌تان بدرخشند

بالا رفتن از هر یک از پله‌های نردبان شغلی نیازمند این است که شما توانایی ذاتی مدیریت داشته باشید. برای دیگران قوت قلب باشید، موفقیت‌های مختلف را شناسایی کنید و هر چند وقت یک‌بار کارها را سازماندهی کنید. دعوت کردن دوستان به صرف نوشیدنی پس از اتمام ساعات کاری گزینه مناسبی برای افزایش روحیه کار گروهی به شمار می‌رود.

2.  همیشه شیک‌پوش باشید

خیلی تعجب می‌کنید اگر یک روز ببینید که رئیس هیات مدیره لباس مناسب بر تن نکرده است. اگر مقررات اداره، شما را ملزم به پوشیدن لباس فرم می‌کند، سعی کنید همواره مرتب و تمیز باشید.  همیشه طوری لباس بپوشید که اگر یک روز به دفتر مدیریت فراخوانده شدید، ظاهری مناسب داشته باشید. موهای‌تان را مرتب کنید و کفش‌ها را نیز واکس بزنید.

12 گام برای اینکه در محیط کاری خود پیشرفت کنید


3.  با زمانبندی پیش بروید

بهتر است که هیچ‌گاه خودتان درخواست ترفیع رتبه نکنید. زمانی که مدیرتان تحت‌فشار است از او چنین تقاضایی نکنید. زمان مناسب را با دقت کامل انتخاب کنید و طوری رفتار کنید که آنها متوجه شوند شما قابلیت انجام کارهای بیشتر را دارید. کاری نکنید که تصور شود شما برای ترفیع رتبه و گرفتن عنوان جدید عجله دارید.

4.  ارتباط مناسبی با همکاران داشته باشید

قرار نیست همه را دوست داشته باشید اما در عین حال لازم نیست کسی از این موضوع اطلاع پیدا کند. سعی کنید همیشه مودب، محتاط و باملاحظه باشید. در کارهای گروهی به طور برجسته ظاهر شوید. با قدردانی از زحمات دیگران، به راحتی می‌توانید در بین آنها محبوبیت و مقبولیت پیدا کنید. باید مراقب شهرت خود نیز باشید. مسائل خصوصی زندگی را برای خودتان نگه دارید و کاری در اداره، دفتر یا سفر شغلی انجام ندهید که بعدها باعث پشیمانی شما شود.

5. در چشم کارفرما خوب جلوه کنید

اگر به طور باطنی هیچ علاقه‌ای به کارفرمای فعلی خود ندارید، باید سعی کنید در نظر او فرد کارآمدی جلوه کنید. زمانی که او ترفیع رتبه می‌گیرد باید کسی باشد تا جای او را پر کند و چه کسی بهتر از شما؟ هنگامی ‌که خود را باهوش، کاردان و علاقه‌مند به کار نشان دهید آنگاه استحقاق ارتقای شغلی را نیز دارید. البته باید مراقب باشید که زیاده‌روی نکنید و بیش از حد به رئیس‌تان نچسبید. شما که دوست ندارید اگر احیانا او را از روی ناشایستگی اخراج کردند، شما نیز از طرف شرکت مقصر شناخته شوید.

6.  مربی بگیرید

کسی که به او اعتماد دارید (به عنوان مثال یک مقام ارشد یا مدیر موفق) را انتخاب کنید و از او درس بگیرید. با او درباره اهداف شغلی‌تان مشورت کرده و تاکتیک‌های نهایی را با او معین کنید. شاید گاهی لازم باشد که برای دست یافتن به موقعیت‌های بالاتر از جاهای پایین‌تر شروع به کار و تلاش کنید.

7.  برای خود جانشین تعیین کنید

حدس بزنید که اگر شما تنها کسی باشید که می‌تواند شغل فعلی‌تان را انجام دهد، چه می‌شود؟ مجبور می‌شوید تا ابد خودتان آن را انجام دهید.
سعی کنید اطلاعات و مهارت‌های‌تان را دراختیار دیگران بگذارید.
زمانی که به مسافرت می‌روید از دیگران درخواست کنید وظایف شما را به‌عهده گرفته و طریقه انجام آن را نیز به آنها آموزش دهید.

8. در دوره‌های آموزشی اضافی شرکت کنید

مدارک تحصیلی توانایی‌های قابل‌توجهی به شما عرضه می‌کنند اما باز هم می‌توانید چیزهای جدید بیاموزید.
درباره چگونگی برگزاری دوره‌های شبانه، سمینارها و کارگاه‌های عملی از مربی و کارفرمای خود سؤال کنید و ببینید که چه فایده‌ای می‌توانند در ارتقای سطح دانش فعلی شما داشته باشند.
کتاب‌ها و مقاله‌های مربوط به کار و تجارت را مطالعه کنید. برای گرفتن اخبار اینترنتی ثبت‌نام و سعی کنید اطلاعات به‌روزی، هم در زمین شغلی و هم در زمینه صنعتی داشته باشید.

9.  در شغل فعلی‌تان مهارت کامل به‌دست آورید

حتی اگر هیچ‌گونه علاقه‌ای به انجام دادن شغل فعلی‌تان ندارید، سعی کنید آن را به بهترین نحو انجام دهید. راه‌هایی پیدا کنید تا از آن طریق بتوانید خلاقیت خود را افزایش دهید. از روش‌هایی استفاده کنید تا هزینه‌ها را تا حد ممکن کاهش دهید. انتقادهای سازنده را بپذیرید. همواره آماده رویارویی با موقعیت‌های پیش‌بینی نشده باشید تا شکست نخورید، دیگران را سرزنش نکنید و وجهه شغلی‌تان را به خطر نیندازید.

10.  اثری از خود بر جای بگذارید

هیچ‌گاه نمی‌دانید که شانس از کجا وارد می‌شود. زمانی که مدیران ارشد مشاغل دیگر را ملاقات می‌کنید، همیشه از خود جای سؤال برای آنها باقی بگذارید. زمانی که تجارت الکترونیکی می‌کنید یا رو در رو با مشتری‌ها ارتباط دارید، کاری کنید که در ذهن آنها باقی بمانید. لاف نزنید، بیش از اندازه به خود نبالید و زیادی مصر نباشید. جاه‌طلبی و بلندپروازی تا جایی مقبول است که تبدیل به خودپسندی نشود.

11.  به‌طور داوطلبانه اضافه کاری کنید

استراتژی‌های شغلی خود را معین کنید. گاهی انجام چند کار کوچک در کنار وظایف اصلی بهتر از به‌عهده گرفتن پروژه‌های بزرگ است، در حالی‌که دیگران برای به‌دست آوردن مسئولیت‌های چشمگیر با هم رقابت می‌کنند شما می‌توانید به راحتی از طریق انجام کارهای کوچک اما مفید ارزش و اعتبار خود را افزایش دهید.

12.  با اداره روابط عمومی در ارتباط باشید

برقراری ارتباط با پرسنل این بخش به شما کمک می‌کند خیلی سریع از پروژه‌های آینده باخبر شوید. همچنین افراد این بخش می‌توانند تاریخ و زمان برگزاری کلاس‌های آموزشی جدید را نیز دراختیارتان قرار دهند، بنابراین اگر شرکت برای گسترش و پیشرفت برنامه‌ریزی کند، آنگاه نام شما را در فهرست خود ثبت خواهد کرد.

درنهایت نباید تنها با اتکا به شایستگی‌ها، استعدادهای بالقوه و حس برتری انتظار پیشرفت داشته باشید. گاهی اتفاق می‌افتد که سمت‌های بالاتر به افراد نالایق واگذار می‌شود. در این حال رفتار کودکانه از خود بروز ندهید چراکه آن‌وقت معلوم می‌شود که شما فرد مناسبی برای آن سمت به‌خصوص نبوده‌اید. با پیروی از نکات ذکر شده به تلاش و کوشش ادامه دهید. شاید یک سمت بهتر برای شما به وجود آمد.  روی اهداف شغلی درازمدت خود تمرکز کنید. صداقت و اطمینان خود را حفظ کنید و از تلاش کردن دست نکشید، آنگاه می‌بینید که چیزی جز پیشرفت در انتظارتان نیستv

کار و زندگی موفق می خواهید؟

برترین ها: هر کدام از ما تعریف متفاوتی از موفقیت داریم. برای بعضی ها موفقیت یعنی توانایی خرید یک خودروی خوب یا رفتن به یک تعطیلات عالی. برای دیگری ممکن است موفقیت به معنای توانایی تأمین نیازهای خانواده باشد. ولی مهمتر از همه آن است که زمانی را به فکر کردن درباره تعریف دقیق موفقیت برای خودمان اختصاص دهیم. البته لازم نیست فقط به یک تعریف اکتفا کنیم.

وقتی درباره موفقیت های خود فکر می کنیم و به موفقیت های دیگران دقت می کنیم، چند نکته به ذهنمان می رسد. شاید بهتر باشد برای آنکه انسان موفقی باشید، نکات زیر را در نظر بگیرید:

چند روش برای بالا بردن شانس موفقیت در کار و زندگی


1. به دنبال تجربیات جدید باشید.


سپری کردن زمان برای انجام کارهایی که دوست دارید آسان است. اگر این تنها کاری است که انجام می دهید، به عنوان یک فرد رشد چندانی نخواهید داشت. هرچه گستره تجربیات شما وسیعتر باشد، بیشتر با افراد مختلف، سبک های زندگی متفاوت و چشم اندازها و دیدگاه های آنها آشنا می شوید. اگر بتوانید خودتان را جای دیگران بگذارید، حس همدردی و درک بیشتری خواهید داشت. جستجوی تجربیات جدید نیز به معنای آن است که می خواهید خودتان را به چالش بکشید و درباره دنیای اطرافتان چیزهای بیشتری یاد بگیرید. این دو مورد از نکات کلیدی موفقیت هستند.

2. انتظارات خود را کنار بگذارید.


اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید، اینکه انتظاراتی داشته باشید باعث می شود که مسیر پیشرفت شما به بن بست بخورد. چرا با ذهنی باز و بدون داشتن انتظارات قبلی قدم در مسیر غیرآشنایی نمی گذارید؟ اگر درباره آنچه اتفاق می افتد و نمی افتد فرضیه هایی برای خودتان نسازید، ناامید نخواهید شد. وقتی ذهنتان را به روی احتمالات جدید باز می گذارید، چیزهای جالب و شگفت انگیزی برایتان اتفاق می افتند.

3. با هر کسی که روبرو می شوید با او با احترام رفتار کنید.


هر کسی چیزی برای ارائه دادن دارد. اگر با دیگران با احترام رفتار کنید و به آنچه در مقابل به شما می رسد اهمیتی ندهید، از اینکه افراد بسیاری از شما حمایت و تبعیت می کنند تعجب خواهید کرد. برای آنکه انسان موفقی باشید، باید به دیگران کمک کنید. نمی توانید از حالا پیش بینی کنید که در آینده چه کسی به شما کمک می کند. مردم موجودات پویایی هستند. همه چیز متغیر است و نباید فرصت دوست شدن با افراد را از دست بدهید فقط بدین علت که قضاوت شما در مورد آنها خوب نیست.

4. سخاوت داشته باشید.


چه بخواهید به یک خیریه کمک کنید، چه به فردی که او را اصلاً نمی شناسید، مهم این است که شما دلیل و هدفی دارید که به آن ایمان دارید. شاید کمک و سخاوت شما بدین شکل باشد که برای یک نفر گوش شنوا باشید. بدین ترتیب به کمبودهای خود کمتر توجه خواهید کرد.

چند روش برای بالا بردن شانس موفقیت در کار و زندگی


5. لحظات مهم، بزرگ و کوچک را جشن بگیرید.


وقتی به هدفی که مدتها برای رسیدن به آن تلاش می کردید می رسید، شاید فکر کنید که این هدف آنقدرها هم بزرگ نبوده که تصورش را می کردید. ولی یادتان باشد که با جشن گرفتن دستاوردهای کوچک است که می توانید انسان شادتری باشید. اگر منتظر باشید که رسیدن به یک هدف بزرگ را جشن بگیرید، ممکن است مدتی طولانی منتظر بمانید. چیزهای زیادی وجود دارد که باید بابت آنها سپاسگزار باشید. وقتی برای جشن گرفتن لحظات مهم زمان می گذارید، از دیگران – دوستان و اعضای خانواده – هم دعوت می کنید که در موفقیت های شما سهیم باشند.

6. گذشته را فراموش کنید.


اشتباهات و خطاها در واقع موانعی بر سر راه رسیدن به موفقیت هستند. افرادی که می خواهند ریسک کنند ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوند. این اشکالی ندارد. انسان از اشتباهات بیشتر از موفقیت ها درس می گیرد. در واقع بدون اشتباه شاید اصلاً موفقیتی نباشد. پس دیگر خودتان را اذیت نکنید. همچنین سعی کنید به دیگران هم سخت نگیرید.

10 ویژگی برتر افراد بسیار موفق

درگی: هر انسانی دارای یک "الگوی قهرمان" است که در اعماق ذهن خود با آن زندگی می‌کند. گاه به آن نزدیک می‌شود، و گاه کیلومترها از آن فاصله می‌گیرد. اما چرا اینگونه است؟ چون باید "هزینه‌ی قهرمان شدن" را بپردازد که عبارت است از: پذیرش مسئولیتها، پرورش قابلیتها، و آمادگی برای جذب مهارتها.اگر می‌خواهید که در زندگی موفق باشید، باید خودتان را همانطور که یک باغ را برای برداشت بهترین محصول پرورش می‌دهید، پرورش دهید. افراد موفق در همه جا ویژگیهای مشترکی دارند که مسلما تصادفی و یا شانسی نیست.

در اینجا ویژگیهای افراد بسیار موفق را باهم مرور می‌کنیم. شما چندتا از آنها را دارید؟

1. انگیزه

شما باید انگیزه‌ای برای سخت کار کردن داشته باشید تا مطمئن شوید که کارها انجام می‌شود. زمانی که می‌بینید کارها در حال تکمیل شدن است به خود افتخار خواهید کرد و در صورت لزوم می‌توانید مسئولیت آن را نیز برعهده بگیرید. اهداف شما محرک شما هستند که باعث می‌شود تصور برتر و خوب بودن از خود داشته باشید.

2. خوداتکایی

شما باید مسئولیتهایی را برعهده بگیرید و در قبال آنها پاسخگو باشید. همچنین باید قادر باشید تصمیمات سختی بگیرید و آنها را عملی کنید.

ده صفت برتر افراد بسیار موفق

3. اراده

شما قدرت این را دارید که به جای تردید کردن و تعویق انداختن در انجام کارها، به پیشواز آنها بروید و آنها را انجام دهید. اگر چیزی را بخواهید آن را بدست خواهید آورد. موفق‌ترین افراد جهان کسانی هستند که بروی اهداف خود تمرکز کرده‌اند و مداوم در تلاش بوده‌اند.

4. صبر

باید همیشه و در همه حال، در شکست و ناکامی صبور باشید. شخصی تلقی کردن شکستها یک شکست بزرگ است.

5. صداقت

نیاز به گفتن ندارد اما این ویژگی یکی از مهمترین ویژگی‌هایی است که می‌توانید در خود پرورش دهید. صداقت بهترین سیاست برای هر کاری است که انجام می‌دهید. یکرنگی و صداقت برای شما شخصیت ایجاد می‌کند و تعریف می‌کند که شما چه کسی هستید.

6. ارتباط

با دیگران در ارتباط باشید زیرا شما را به موفقیتها و دستاوردهای بیشتر و بااهمیت‌تری می‌رساند.

7. خوشبینی

موفقیتها و خوبیهای بسیاری در این دنیا برای بدست آوردن وجود دارد و شما می‌دانید که چه چیزی ارزش مبارزه را دارد. خوشبینی یک استراتژی برای ساختن آینده ای بهتر است، اگر باور نداشته باشید که آینده می‌تواند بهتر باشد نمی‌توانید قدم بردارید و مسئولیت ساختن آینده خود را برعهده بگیرید.

8. اعتماد به نفس

شما باید به خودتان اعتماد داشته باشید. به همین سادگی. هنگامی که اعتماد تزلزل‌ناپذیر و راسخی به خود داشته باشید یک گام به موفقیت نزدیکتر هستید.

9. ارتباطات

شما برای ارتباط و توجه به ارتباط برقرارکنندگان اطراف خود کار می کنید. مهمترین چیز این است که چیزی را که گفته نمی‌شود، بشنوید. هنگامی که ارتباطات وجود داشته باشد، اعتماد و احترام هم به دنبال آن می‌آید.

هیچ کس نمی‌خواهد متوسط باشد. متوسط بودن زمانی اتفاق می‌افتد که افراد برنامه‌ریزی ندارند. اگر می خواهید به موفقیت برسید، صفاتی را که شما به موفقیت خواهد رساند در خود پرورش دهید و برای به کار بردن آنها در هر روز زندگی خود، برنامه‌ریزی کنید. در عین بزرگی متواضع باشید و شجاع و مصمم، وفادار و بی‌باک باشید. این چیزی است که شما هستید و همیشه بوده‌اید.

10. شور و علاقه

اگر می‌خواهید به موفقیت برسید و اگر می‌خواهید زندگی کنید شور و شوق است که شما را به آن می‌رساند. 10 درصد زندگی چیزی است که شما تجربه می‌کنید و 90 درصد آن چگونگی واکنش شما در مقابل آن است. و نکته پایانی آنکه؛ اگر کاری را که دوست داریم داشته باشیم، آنگاه کار نمیکنیم، زندگی میکنیم، لذت میبریم، عشق میکنیم. امیدوارم همواره عالم، عامل عاشق باشید.
درگی: هر انسانی دارای یک "الگوی قهرمان" است که در اعماق ذهن خود با آن زندگی می‌کند. گاه به آن نزدیک می‌شود، و گاه کیلومترها از آن فاصله می‌گیرد. اما چرا اینگونه است؟ چون باید "هزینه‌ی قهرمان شدن" را بپردازد که عبارت است از: پذیرش مسئولیتها، پرورش قابلیتها، و آمادگی برای جذب مهارتها.اگر می‌خواهید که در زندگی موفق باشید، باید خودتان را همانطور که یک باغ را برای برداشت بهترین محصول پرورش می‌دهید، پرورش دهید. افراد موفق در همه جا ویژگیهای مشترکی دارند که مسلما تصادفی و یا شانسی نیست.

در اینجا ویژگیهای افراد بسیار موفق را باهم مرور می‌کنیم. شما چندتا از آنها را دارید؟

1. انگیزه

شما باید انگیزه‌ای برای سخت کار کردن داشته باشید تا مطمئن شوید که کارها انجام می‌شود. زمانی که می‌بینید کارها در حال تکمیل شدن است به خود افتخار خواهید کرد و در صورت لزوم می‌توانید مسئولیت آن را نیز برعهده بگیرید. اهداف شما محرک شما هستند که باعث می‌شود تصور برتر و خوب بودن از خود داشته باشید.

2. خوداتکایی

شما باید مسئولیتهایی را برعهده بگیرید و در قبال آنها پاسخگو باشید. همچنین باید قادر باشید تصمیمات سختی بگیرید و آنها را عملی کنید.

ده صفت برتر افراد بسیار موفق

3. اراده

شما قدرت این را دارید که به جای تردید کردن و تعویق انداختن در انجام کارها، به پیشواز آنها بروید و آنها را انجام دهید. اگر چیزی را بخواهید آن را بدست خواهید آورد. موفق‌ترین افراد جهان کسانی هستند که بروی اهداف خود تمرکز کرده‌اند و مداوم در تلاش بوده‌اند.

4. صبر

باید همیشه و در همه حال، در شکست و ناکامی صبور باشید. شخصی تلقی کردن شکستها یک شکست بزرگ است.

5. صداقت

نیاز به گفتن ندارد اما این ویژگی یکی از مهمترین ویژگی‌هایی است که می‌توانید در خود پرورش دهید. صداقت بهترین سیاست برای هر کاری است که انجام می‌دهید. یکرنگی و صداقت برای شما شخصیت ایجاد می‌کند و تعریف می‌کند که شما چه کسی هستید.

6. ارتباط

با دیگران در ارتباط باشید زیرا شما را به موفقیتها و دستاوردهای بیشتر و بااهمیت‌تری می‌رساند.

7. خوشبینی

موفقیتها و خوبیهای بسیاری در این دنیا برای بدست آوردن وجود دارد و شما می‌دانید که چه چیزی ارزش مبارزه را دارد. خوشبینی یک استراتژی برای ساختن آینده ای بهتر است، اگر باور نداشته باشید که آینده می‌تواند بهتر باشد نمی‌توانید قدم بردارید و مسئولیت ساختن آینده خود را برعهده بگیرید.

8. اعتماد به نفس

شما باید به خودتان اعتماد داشته باشید. به همین سادگی. هنگامی که اعتماد تزلزل‌ناپذیر و راسخی به خود داشته باشید یک گام به موفقیت نزدیکتر هستید.

9. ارتباطات

شما برای ارتباط و توجه به ارتباط برقرارکنندگان اطراف خود کار می کنید. مهمترین چیز این است که چیزی را که گفته نمی‌شود، بشنوید. هنگامی که ارتباطات وجود داشته باشد، اعتماد و احترام هم به دنبال آن می‌آید.

هیچ کس نمی‌خواهد متوسط باشد. متوسط بودن زمانی اتفاق می‌افتد که افراد برنامه‌ریزی ندارند. اگر می خواهید به موفقیت برسید، صفاتی را که شما به موفقیت خواهد رساند در خود پرورش دهید و برای به کار بردن آنها در هر روز زندگی خود، برنامه‌ریزی کنید. در عین بزرگی متواضع باشید و شجاع و مصمم، وفادار و بی‌باک باشید. این چیزی است که شما هستید و همیشه بوده‌اید.

10. شور و علاقه

اگر می‌خواهید به موفقیت برسید و اگر می‌خواهید زندگی کنید شور و شوق است که شما را به آن می‌رساند. 10 درصد زندگی چیزی است که شما تجربه می‌کنید و 90 درصد آن چگونگی واکنش شما در مقابل آن است. و نکته پایانی آنکه؛ اگر کاری را که دوست داریم داشته باشیم، آنگاه کار نمیکنیم، زندگی میکنیم، لذت میبریم، عشق میکنیم. امیدوارم همواره عالم، عامل عاشق باشید.

12 نکته جالب که زندگی شما را تغییر خواهند داد

سایت نیکو: طرز فکر و نحوه برخورد انسان ها تاثیر بسیار زیادی روی روند زندگی آنها خواهد داشت. با آگاهی از نکات مهم و تاثیر گذار قادر خواهید بود تا زندگی خود را به نحوی مثبت تغییر دهید.

در ادامه به 12 نکته جالب آشنا خواهید شد که به شما کمک خواهد کرد تا زندگی خود را تغییر داده و تبدیل به فردی که آرزو دارید شوید.

1.از تلاش برای دست یابی به موفقیت در تمام زمینه ها دست بکشید.  این رفتار زمینه ای برای بروز مشکلات رفتاری دیگر را ایجاد خواهد کرد. فکر کردن بیش از اندازه به برد، تمام جوانب زندگی شما را تحت شعاع قرار می دهد. دفعه بعدی که قصد دارید دست به تلاش برای برد بزنید، یک نفس عمیق بکشید و از خود بپرسید: قرار است دقیقا چه چیزی را برنده شوم؟”. اگر این کار را در تمام مراحل زندگی خود انجام دهید، از موفقیت بیشتری برخوردار خواهید شد.

12 نکته جالب که زندگی شما را تغییر خواهند داد

2.بهترین سوالی که می توانید در زمان ارزیابی عملکرد تان از خود بپرسید این است که "چگونه می توانم بهتر باشم؟”

3. اگر می خواهید تغییر کنید باید برای رسیدن به این هدف تلاش کنید. این عامل بسیار مهمی است و در صورت نادیده گرفتن آن هرگز تغییر نخواهید کرد.

4. برقراری ارتباط درست و موثر مانند چسبی است که انسجام سازمان را حفظ خواهد کرد. پیش بینی نتایج کارها و مذاکرات به مدیران و کارمندان کمک خواهد کرد تا مهارت های ارتباطی لازم را کسب کنند.

5.حتی ماهرترین مربیان دنیا هم نمی تواند به فردی که قابلیت راهنمایی ندارد کمک کنید. چهار ویژگی فردی که قابل هدایت نیست: او فکر می کند که هیچ مشکلی ندارد. او در سازمان استراتژی نادرست را  مورد استفاده قرار می دهد. او شغل مناسبی ندارد. او فکر می کند دیگران مشکل دارند.

6. اعتقاداتی که نسبت به خود داریم روی موفقیت ما تاثیر زیادی خواهند داشت و امکان تغییر را برای ما دشوار خواهند کرد.

7. بسیاری از مدیران فکر می کنند برای کسب موفقیت بیشتر باید وظایف بیشتری را به کارمندان محول کنند. اما بیشتر اوقات این فکر درست نیست. نحوه محول کردن وظایف از اهمیت بیشتری نسبت به کمیت آن برخوردار است.

8. زمانی که دیگران برای عدم رعایت عدالت، شکایت بیشتری می کنند، می توانید تاثیر بیشتری روی آنها گذاشته و تغییرات مثبتی را ایجاد کنید.

9. معمولا تفاوتی زیادی میان تصویری که از خود داریم و آنچه دیگران در مورد ما فکر می کنند وجود دارد. این طرز فکر ممکن است مانع موفقیت ما شود. باید بدانید که با کسب واقعی ارزش های عنوان شده موفقیت بیشتری کسب خواهید کرد.

10. ایجاد تغییر مستلزم تلاش زیاد و صرف زمان است. اگر می خواهید یک مدیر، کارمند و یا فرد بهتری باشید باید گام های اساسی بردارید.

11. زمانی که به شهرت خود مغرور شده و دست از تلاش می کشید، تصور می کنید به اندازه کافی پیشرفت کرده اید. درست در این زمان مانع یک تغییر مهم شده و به روزهای گذشته باز می گردید.

12.هرگز سعی نکنید تا تمام ایده های دیگران را مورد تحسین قرار دهید. تمایل بیش از اندازه برای تایید و تحسین دیگران در بحث ها باعث می شود تا آنها اشتیاق خود را برای ادامه کار از دست بدهند. یعنی حساسیت بیش از اندازه برای تشویق و ارائه پیشنهادات ممکن است نتیجه عکس دهد.v

برای برنده شدن تلاش نکنید!

یک مشاجره گفت‌وگوی خیلی آرام می تواند در چشم بر هم زدنی به یک مشاجره زشت و ناخوشایند تبدیل شود. وقتی دونفر با هم وارد دعوا می شوند خیلی سخت است که آتش این هیجان منفی را خاموش کرد. هر دو دوست دارند با صدای بلند حرف های خود را به کرسی بنشانند و خود را حق به جانب بدانند. این تیپ بحث ها نه تنها در زندگی های شخصی که در فضای کاری نیز وجود دارد. شاید با یک دوست یا عضوی از خانواده دنبال برنده شدن در بحث نباشید، اما در محل کار و مسایل شغلی، بدون شک همه تلاش بر این است که برنده بازی باشید.

چگونه در مشاجره ها برنده باشیم


برای تحقق این امر، چند تاکتیک برایتان ذکر کرده ایم تا با کمک آنها حرف هایتان را بگویید و آنچه می خواهید، شنیده شود.

برای برنده شدن تلاش نکنید!

موضع گرفتن در برابر نظرات دیگران، یا حمله کردن به آنها باعث می شود تا طرف مقابل نیز در حالت مبارزه قرار بگیرد. وقتی طرف مقابل برافروخته یا تحت فشار است، با واژه های خود به او حمله نکنید.

مودب باشید

بحث و دعوا کردن همیشه منطقی و درست نیست. بهتر است به نظرات و دیدگاه های دیگران احترام بگذارید و حتی اگر به نظر شما کاملا مسخره و خنده‌دار بود هم آن را نشان ندهید. یا به طرف مقابل توهین نکنید.

چگونه در مشاجره ها برنده باشیم


سوال های نامحدود بپرسید

این تیپ سوال ها به طرف مقابل کمک می کند تا واکنش های رقابتی خود را تغییر دهد و بیشتر روی همکاری و حرف های کمک‌کننده متمرکز کند.

اعتماد به نفس داشته باشید

مردم به حرف  افراد باهوش  گوش نمی کنند. در مطالعات سال 2013 میلادی مشخص شد انسان ها در بحث و مشاجره طرف کسی را می گیرند که خیال می کنند حق با اوست.

چگونه در مشاجره ها برنده باشیم


نشان دهید که مردم مدافع شما هستند

تقریبا بیشتر ما فرضمان این است که کاری که دیگران انجام می دهند، کاملا درست است. از این رو، طوری رفتار کنید که رفتار و کارهای شما را تایید کنند.

نپرسید چرا؟ بپرسید: چگونه؟

در مطالعات سال 2013 میلادی، ثابت شد افراد موفق بیشتر در مورد چگونگی موفقیت های خود توضیح می دادند نه در مورد اینکه چرا موفق و معتمد به نفس هستند!

چگونه در مشاجره ها برنده باشیم


از آمار و نمودار استفاده کنید

مردم برای این به دانشمندان و محققان اعتماد می کنند که با نمودار و دلیل و سند به آنها ثابت می کنند که حرف هایشان درست است. برای اثبات ادعای خود بهتر است همه مدارک لازم را جمع آوری و استفاده کنید.

موثق حرف بزنید

اگر دوست دارید جدی گرفته شوید، باید از اطلاعات موثق کمک بگیرید و برای ادعای خود مثال هایی هم داشته باشید تا صحت و درستی آن را اثبات کند.

چگونه در مشاجره ها برنده باشیم

v

داستان موفقیت «نوتلا»؛ قهرمان صبحانه!

پول‌نیوز، مازیار دانیالی: تولید نوتلا در بیش از16 کارخانه از ایتالیا، آلمان، بلژیک، استرالیا، کانادا و برزیل گرفته تا هند، روسیه، آمریکا، ترکیه، آرژانتین، اکوادور و پورتوریکو؛ این محصول را به "قهرمان صبحانه" جهان مبدل کرده است.

روزهای گرسنگی پس از پایان جنگ جهانی دوم، دوران بسیار سختی برای ساکنان اروپا ایجاد کرده بود. کشورها و اداره کنندگان آنها همچنان درگیر مسائل مربوط به این رویداد تلخ بودند و شهروندان باید تاوان آن را با از دست دادن عزیزان، آوارگی و گرسنگی می پرداختند.

در چنین شرایطی یک نانوای جوان ایتالیایی که تبحری خاص در پخت انواع شیرینی داشت ایده ای را در ذهن خود پرورش می داد که در آینده زمینه ساز یکی از خوش طعم ترین های سفره صبحانه در تمام جهان شد. پیِترو فررو مقدار کمی از شکلات را با نسبت به مراتب بیشتر پودر فندق -و چند افزودنی دیگر دارای اهمیت کمتر- مخلوط کرده و فرمولی را ایجاد کرد که علاوه بر طعم عالی، از انرژی بالایی نیز برخوردار بود.

موفقیت با طعم شکلات

راز موفقیت پیترو را علاوه بر طعم خاص باید در همین ایده ترکیبی وی برای تهیه کرم شکلات فندقی جستجو کرد زیرا در آن روزها شکلات بسیار گران قیمت و حتی لوکس بود و هر کسی قدرت خرید آن را نداشت اما ترکیب میزان کمی از شکلات با حجم بیشتری از فندق، ایده ای بی نظیر برای خانواده فررو محسوب می شد.

موفقیت با طعم شکلات

 ایده فررو و شکلات های خوشمزه فندقی هر روز مشتریان بیشتری داشت و همین ترکیب استثائی داستان موفقیت این خانواده ایتالیایی را شکل داد. فررو بزرگ طی 5 سال از آغاز فعالیت خود (از 1946 تا 1951) فعالیت خود را توسعه داد و محصول شکلاتی خوشمزه خود را با نام "سوپر کرم" روانه بازار کرد.

موفقیت با طعم شکلات

ظاهرا پیترو تنها فرد خلاق و فعال خانواده فررو نبود، پس از فریرو بزرگ نوبت به میکله رسید، کسی که از سال ها همراهی پدر آموزه های فراوانی را اندوخته و آماده آن بود تا مسیر موفقیت و طعم شکلات فندقی را کاملا برهم منطبق کند.

در رابطه با میکله فررو می گویند او بیش از آنکه همانند پدرش یک نانوا و شیرینی پز باشد؛ یک تاجر به دنیا آمده بود و این همان چیزی است که خانواده فررو بدان نیاز داشتند. میکله در سال 1963 دست به تغییراتی اساسی در تجارت خانوادگی فرروها زد. اولین کار، شناسایی نامی جذاب تر و البته اختصاصی تر برای محصول تولیدی بود. در این زمان نام آشنای "نوتلا" با توافق تمامی اعضای خانواده فررو بوجود آمد.

نوتلا به نوعی ترکیبی از Nuts به معنای آجیل و پسوند رایج ایتالیایی ella -همانطور که در واژه های آشنایی مانند موتزارلا (نوعی پنیر) و کارملا (در ایتالیایی به معنی نوعی شیرینی) استفاده می شود- بود.

میکله که اصول تجارت را به خوبی می دانست تمام توان خود را روی بازاریابی نام جدید و محصول تولیدی متمرکز کرد. وی در یکی ازنوشته های آن زمان خود آورده است: زمان آن بود تا تمام اروپا طعم استثنایی محصول خانوادگی فررو را بچشند.

اولین شیشه(ظرف نگهداری) کرم شکلات فندقی در 20 آوریل سال1964 از خط تولید کارخانه فررو در شهر البا (ایتالیا) خارج شد. به لطف مدیریت و چشم اندازهای میکله، نوتلا با آن شیشه های دوست داشتنی خود، در میان خانواده های اروپایی جایگاه ویژه ای بدست آورد. اما این برای تحقق رویاهای میکله کافی نبود، نام انتخابی به سرعت وجهه ای بین المللی به این محصول بخشید و شیشه های نوتلا راهی بازارهای بین المللی شدند.

موفقیت با طعم شکلات

چند دهه مدیریت میکله بر مجموعه فررو، نتایج درخشانی را بدنبال داشت. تولید نوتلا در بیش از16 کارخانه از ایتالیا، آلمان، بلژیک، استرالیا، کانادا و برزیل گرفته تا هند، روسیه، آمریکا، ترکیه، آرژانتین، اکوادور و پورتوریکو؛ این محصول را به قهرمان صبحانه جهان مبدل کرده است. هم اکنون شرکت فررو مالک زیربرندهای مهمی مانند کیندر و روچر است.

میکله فررو و مسیری که وی در راه موفقیت و ثبات کمپانی بزرگی چون فررو طی کرد، نمونه ای ارزشمند در دنیای اقتصاد و مدیریت به شمار می رود. میکله همانند پدرش فردی متین و آرام بود. روزنامه نگاران و نویسندگان دنیای تجارت بارها وی رابه عنوان فردی صادق در حوزه کسب و کار توصیف کرده اند. میکله پیوسته ضمن اشاره به روزهای دردناک جنگ جهانی و دوران سخت پس از آن؛ شرایط روز(گرسنگی و گرانی شکلات) را عامل اصلی ایجاد خلاقیت تولید فرمول اختصاصی خانواده فررو می دانست و هیچگاه آن را کاملا منحصر به ذهن و هوش پدرش ندانسته است. کارمندان نوتلا در تمام دوران، میکله را مدیری دلسوز و همیشه در دسترس توصیف کرده اند. میکله فررو اهمیت ویژه ای برای تبلیغات و بازاریابی محصولات قائل بود. نوتلا در دوران میکله یکی از قویترین مجموعه های تبلیغاتی و بازاریابی را در اختیار داشت و اهمیت این بخش برای مدیران گروه فررو همواره نتایج مثبتی را بدنبال داشته است.

موفقیت با طعم شکلات

موفقیت با طعم شکلات

رویترز درباره وی می نویسد: میکله همواره براساس اصول اخلاقی عمل می کرد. در سال 1957 میلادی به پست مدیر اجرایی منصوب شد و 40 سال در این پست بود. حتی زمانی که اداره شرکت را به دو فرزندش واگذار کرد باز هم با هلیکوپتر به شرکت می آمد.

حجم کلی معاملات گروه فررو در سال 2014 بیش از 8 میلیارد یورو اعلام شده است. این گروه تجاری بیش از 30 هزار نیرو در اختیار دارد. مجله معروف فوربز در گزارشی مجموع ثروت فررو را 20 میلیارد یورو اعلام کرده که ثروتمندترین گروه تجاری در ایتالیا محسوب می شود.

و اکنون؛ نکاتی خواندنی درباره نوتلا:

- در سال حدود 365 میلیون کیلو کرم شکلات نوتلا در جهان مصرف می شود.

- نوتلا از یک شهر کوچک(البا) در شمال ایتالیا به قهرمان صبحانه جهان مبدل شد.

- نوتلا در 160 کشور جهان مصرف می شود.

- گروه فررو سالانه بیش از 25 درصد مجموع فندق تولیدی جهان را خریداری می کند.

- برای یک شیشه 750 گرمی نوتلا برابر با 97 عدد فندق مصرف می شود. برای شیشه 400 گرمی 52 عدد فندق استفاده می شود.

- هر 100 گرم کرم شکلات نوتلا 544 کیلوکالری انرژی دارد.

-  هیتلر و جنگ جهانی عامل اصلی اعتیاد جهان به نوتلا هستند!

- هر 2.5 ثانیه یک شیشه نوتلا در سطح جهان به فروش می رسد.

 هر سال پنجم فوریه به عنوان روز جهانی نوتلا نامگذاری شده است.

- کل نوتلا های فروش رفته طی یکسال، می توانند بیش از 1000 زمین فوتبال را بپوشانند.

- میکله فررو پس از مرگ سرمایه 25 میلیارد یورویی و امپراتوری فررو را برجای گذاشت.v