من تو رو همین جوری که هستی دوستت دارم
آیا واقعا” تصور می کنیـد که او دوست ندارد هیچ تغـیـیـری در شمـا بـوجـود بـیاید؟ هیچ تغییری؟ ممکن است همسرتان خواستار تغییرات زیادی در شـما باشـد مگـر ایـنکه در ماه عسل بسر ببرید چون در این زمان شما یک مرد کامل برای همسرتان هستید. دیر یا زود او متوجه اشتباه خود خواهد شد…
من عاشق رفت و آمد و معاشرت با دوستان تو هستم
گذشه از اینکه دوستان شما تا چه اندازه جالب می باشند، هـمـسرتـان علاقه ای به حضور مداوم آنها در کنار شما ندارد. اگرچه ممکن است در روزهای اول بروز ندهد ولی بالاخره صبرش تمام شده و شما را از این کار منع خواهد کرد.
جم و جور کردن خونه را دوست دارم
این هم از آن دروغ هایی است که همسر شما ممکن است در اوایل ارتـباط شـما بیان کند. اینکه “دوست دارم ظرفهای نشسته را بشویم”، “لبـاسـهای کثیف تو را شسته و اتو کنم”، دیری نخواهد انجامید که این دروغ او نیر برملا خـواهـد شد و از شـما خــواهد خواست که نوبتی ظرفها را بشویید و زحمت جوربهایتان را خودتان بکشید.
من عاشق خانواده تو هستم
اگر مرد خوش اقبـالی باشیـد همـسرتان ممـکن اسـت دروغ نـگـوید که دوست دارد با خانواده شما رفت و آمد کند. اگرچه شاید او از آنها متنفر باشد ولی برای اینکه احساسات شما جریحه دار نشود راستش را نخواهد گفت. برای اینـکه عـلاقه واقـعی هسمرتان را نسبت به خانواده خود بفهمید کافی است به او بگویید که مادرتان بـرای فردا شما را به نهار دعوت کرده و به عکس العمل هـمـسرتان توجـه کنیـد: اگر تمامـی عضلات صورتـش سـفت شـد و با یـک لبـخـند زوری زیـر لب و آرام گفت “خیلی خوبه” آنوقت نتیجه بگیرید که او کشته مرده خانواده تان نیست.
من عاشق ورزش هستم
این هم از آن دروغـهای روزهـای اول زندگی است. او برای ایـنکـه نـشان دهـد با زنهای دیگر متفاوت است و اینکه دارای علایق مشترک با شما میباشد پا به پای شما جلوی تلویزیون می نشیند و تا دیر وقت فوتبال تماشـا می کنـد ولی بعد از گذشـت چـند ماه شکایتها شروع شده و متاسفانه دیگر نـخـواهید تـوانسـت با خـیال راحـت بـه تماشای فوتبال بنشینید.
از اینکه می گویی چاق هستم اصلا دلخور نمی شوم
فرقی نمی کند که شما چه می گویـید، در هر صورت او عـصبـانی مـی شود. اگر بگویید که خیلی زیبا است متهم میشوید به دروغگویی چرا که او فکر می کند گفته شما صرفا برای آرام کردن او و نرنجیدن بـخاطر چربــیهای اضـافه اش اســت. از طـرف دیگر اگر اضافه وزنش را گوشزد کنید قطعا” یک دعوای حسابی در اتاق نشیمن شما رخ خواهد داد.
حق با تو است
خیلی وقتها بحث و جدال شما با همسرتان با این جمله او تمام می شود: “باشه حق با تو ست، تو خیلی بهتر از من می فهمی”. همسر شما فقط برای بریدن صدای شما این جمله را می گوید در حالیکه هنوز اعتقاد دارد که حق با اوست و کسی که اشتباه می کند شما هستید و پیش خودش میگوید: ” بالاخره می فهمه که اشتباه می کنه” و سپس به دنبال دلیلی برای توجیه حرفش خواهد گشت.
پول برای من هیچ اهمیتی ندارد
پول اهمیت ندارد، ولی مقدارش چرا! هر چند ممـکـن اسـت درسـت نبـاشـد که بگوییم همه زنها موجودی حساب بانکی همسرشان برایشان مهم است ولی اکثر آنها دوست دارند که از لحاظ اقتصادی در یک حد متـعادل و رفاه نسبی قرار داشته و دارای استقلال مالی باشند.
نگران نباش عزیزم، این برای همه پیش میاد
اکثر مردان در مرحله ای از زندگیشان موقتا” دچار ناتوانی جـنـسی می شـوند و اکثر زنان نیز از این موضوع مطـلع هـسـتند. با این حال این مـساله بـدان مـعنا نیست که همسر شما شاکی و دلـخور نمی شود. این دروغ یـکـی از چـنـدیـن دروغ جنـسـی میباشد که زنان بـرای جریـحه دار نشدن احساسات همـسرشان بـه آنـها مـی گویند، دروغهایی که خوشبختانه مضر نیستند. در نـهایت حتـی اگر شـما برای همسرتان یک شریک جنسـی ایـده آل نـباشـید، هـمسرتـان از بین همه مردان شما را انتخاب کرده بدون اینکه خـوب یا بد بودن آمیزش برایش فرقی داشته باشد.
حال که با دروغهای احتمالی همسرتان آشنا شدید می توانید خودتان را آماده کنید. خبر خوب اینکه آنچه که تا بحال دروغ نامیده شد فقط پیچاندن های ظریفی میباشند که نه تنها مضر نیستند، بـلکه برای تجدید روحیه و تحکیم زندگی شما مفید خواهند بود. دروغهای مشابهی نیز میگویـنـد کـه دانـسـتـن آنـها خالی از لطف نیست.
برایم مهم نیست که به زنهای دیگر نگاه کنی
اگرچه ممکن است همسرتان برای ایـنـکه وانـمود کند که زن خونسـرد و روشـن فکری است این دروغ را بشـمـا بـگوید اما او دوست ندارد که شما حتی به یک ماکت زن مو قرمز پشت ویترین مغازه نگاه کنیـد. او مـی خـواهـد که نگاه شـما فقط به او باشد و نه دیگری. بنابر این اگر او به شما گفت که مهم نیست و اذیت نمیشود هیچگاه چشمان خود را بیش از اندازه به اطراف منحرف نکنید چون در غیـر اینـصورت باید منتـظر ضـربات محکم به سر و صورتتان باشید!v
همواره از گذشته تا الان در امر ازدواج، مشکلات بسیاری وجود داشته و دارد که یکی از مهمترین آنها ازدواج پسران با دخترانی هست که از آنها چندین سال بزرگتر می باشند.که این امر باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری در خانواده ها می شود…
بعد از سن ۳۵ سالگی سرشار از جوانی میشوند. خیلی از زنها تا قبل از این سن، برای طلاق اقدام میکنند و میگویند ما به مرد هیچ احتیاجی نداریم و دیگر ازدواج نمیکنیم
ازدواج مردهای جوان با زنهای میانسال پدیده نوظهوری نیست. اما باوجود مخالفت خانوادهها روزبهروز شایعتر میشود. نگاه جامعه به این پدیده، نگاه مثبت و خوشبینانهای نیست و هنوز هم که هنوز است با مقاومت روبهرو میشود. در میزگرد همشهری مثبت، دکتر بهنام اوحدی روانپزشک ، دکتر افسر افشار نادری جامعهشناس، دارای دکترای مدیریت فرهنگی و عضو گروه مطالعات خانواده دانشگاه تهران و دکتر صمیمی اردستانی روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نظرشان را در رابطه با ابعاد روانی و جامعهشناختی این مساله بیان کردهاند.
سوال: از اینجا شروع کنیم که به نظر شما چه عواملی باعث گرایش یک مرد جوان به زنی میانسال میشود؟
دکتر اوحدی:
کم داشتها در دوره رشدی – پرورشی کودک میتوانند بستر مناسبی برای این قضیهایجاد کند؛ به عنوان مثال مادری پسرش را به شکلی غیر منطقی به خودش وابسته میکند؛ یعنی بیش از حد معمول به او توجه میکند. همه نیازهای مالی و عاطفیاش را تامین میکند. اجازه نمیدهد کسی به پسرش از گل نازکتر بگوید. محیط امنی را میسازد که درآن همه چیز به نفع پسر و در خدمت آسایش اوست. این پسر در انتخاب همسر، سراغ کسی میرود که خدمات مادر را به او ارائه کند و نگذارد آب توی دلش تکان بخورد.
از طرفی دیگر مادری رفتار خوب و درستی با پسرش ندارد، در ریزترین و جزییترین امور شخصیاش دخالت میکند، اجازه نمیدهد برای زندگی خودش تصمیم بگیرد، دائم از او انتقاد میکند و با تمام قوا میخواهد سرکشیهای پسر را سرکوب کند. این بار هم پسر، زنی را برای همسری انتخاب میکند که از خودش مسنتر باشد. حتی زنی از نسل مادر. چرا که میخواهد به مادر ثابت کند زنان هم سن یا هم نسل مادر، او را پذیرفتهاند.
معمولا زنان میانسال زنان موفقی هستند. سالها کار کردهاند و از موقعیت مالی و پایگاه اجتماعی هم برخوردارند. پسر با این کار میخواهد بگوید آنها طوری قبولش دارند که حاضرند عمری را با او سپری کنند.امروزه تعداد زیادی از مادران در رابطه با فرزند پسرشان دچار یکی از این حالتهای افراطی میشوند. دوران سه تا پنج سالگی مقطع حساسی است و بر خلاف این تصور غلط که مساله هویت در دوره نوجوانی اهمیت پیدا میکند، بخش عمده هویت افراد در این دوره شکل میگیرد و در نوجوانی به اوج خودش میرسد.
دکتر افشار نادری:
البتهاین موضوع فراوانی ندارد. قرنهاست مردها با زنهایی ازدواج میکنند که ۲۰، بلکه ۳۰ سال از خودشان کوچکتر هستند و ما هیچ وقت نمیپرسیم چرا! آن قدر این مساله عادی به نظر میرسد که هیچ کس در پی تحلیل عقدههای روانی نیست؛ مثلا یکی از هنرپیشههای اروپایی در سن ۸۰ سالگی با یک دختر ۲۰ ساله ازدواج کرده بود. چند سال بعد رسانهها نشان میدادند که چطور این زن جوان از پیرمرد که بیمار بود، پرستاری میکند. وقتی علت را جویا شدند، زن جوان به سادگی گفت که من عاشق این مرد هستم. یک عامل مهم در این میان به دست فراموشی سپرده شده است. آن هم عشق است. خیلی از این ازدواجها به خاطر عشق صورت میگیرد. عشق هم که سن و سال نمیشناسد.
دکتر صمیمی:
مهمترین عامل دخیل در این مساله، احساسات است. دوره جوانی دوره اوج احساسات است. تصمیمات بیش از آنکه منطقی و بر پایه استدلال باشند متاثر از عواطف هستند. در ازدواجهای نامتعارف ممکن است فرد صرفا برای بهدست آوردن طرف مقابل چشم بر مشکلات و موانع ازدواج ببندد. والدین جوانها این جور مواقع میگویند: «پسر یا دخترمان جوان است. احساسات کورش کرده».
سوال: جامعه چه نقشی در پر رنگتر یا کم رنگتر شدن این پدیده بازی میکند؟
دکتر اوحدی:
متاسفانه در جامعه ما مهارتهای زندگی نه به دخترها و نه به پسرها آموزش داده نمیشود. حالا در این مورد خاص دختری بیست و چند ساله را تصور کنید که تا چند ماه دیگر دندانپزشک میشود و شاگرد اول دانشگاه است اما نمیداند در صورت لزوم چطور باید یک نامه اداری بنویسد. تا به حال یک بار قبض آب و برق را نپرداخته است. به طور کلی نمیتواند حق خودش را از جامعه بگیرد. دائم باید کسی مراقب او باشد تا صدمه نبیند. بعضی پسرها فکر میکنند چرا بادخترهایی ازدواج کنیم که نمیتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. پسترجیح میدهند با زنی که رشد شخصیتی پیدا کرده است و از پس زندگی و مشکلات آن بر میآید، زندگی کنند. کسی که یار شاطر باشد نه بار خاطر.
دکتر افشار نادری:
دخترهای امروز جامعه ما الگوی مشخصی برای زندگیشان ندارند. آنها در دانشگاه تحصیل میکنند. شغل پیدا میکنند. فشار غیر مستقیم جامعه به آنها میگوید که باید شوهر کنند که اگر این کار را نکنند، از طرف دوستان و اطرافیانشان مورد تمسخر قرار میگیرند. زندگی سنتی را جدی نمیگیرند و با تمام قوا با آن مبارزه میکنند اما موقع ازدواج که میرسد مهریه بالایی را مطالبه میکنند. کسی که تا به امروز ادعای مدرن بودن را داشته درست موقع ازدواج از الگوهای سنتی تبعیت میکند آن هم در شرایطی که بر خلاف زن سنتی درآمد مستقلی دارد. بعد از ازدواج هم زیر بار خانهداری نمیرود. استدلال خیلی از پسرها برای ازدواج با زنان بزرگتر از خودشان همین است؛ آنها همسر هم سنی را نمیخواهند که نه خانهدار است که وقتی خسته از کار روزانه به خانه بر میگردند، محیط گرم و آرامی را برایشان فراهم کرده است نه یک زن مدرن است که توقعات زن مدرن را داشته باشد و هزینههای آنچنانی روی دستش نگذارد.
زنها هر چه بیشتر به عقب برمیگردیم، کم توقعتر و سازگارتر هستند. پس پسر جوان میرود و یک زن میانسال را که به الگوی سنتی و موفق شبیهتر است، انتخاب میکند. پیشبینی جامعهشناسها میگوید که متاسفانه در آینده جامعهای خواهیم داشت با زنهای تحصیلکرده پر مدعا و مردانی بیسواد اما پولدار. در چنین جامعهای ازدواج به حداقل خواهد رسید و اگر فکری به حال ازدواجهای پایدار نکنیم، دچار بینظمی غیرقابل مهاری خواهیم شد. چیزی درباره شوک آینده شنیدهاید؟ در آینده ما فقط بچههای آزمایشگاهی را به تایید خواهیم رساند. بچهها به هم پز خواهند داد که خواهر و برادر آزمایشگاهی دارند و اگر کسی خواهر و برادر خونی و طبیعی داشته باشد مورد عجیبی خواهد بود و مورد تمسخر قرار خواهد گرفت.
سوال:خیلیها شرایط اقتصادی را در بروز چنین پدیدهای دخیل میبینند. نظر شما چیست؟
دکتر اوحدی:
البته شرایط نابسامان اقتصادی یکی از عوامل موثر در این امر است. شما با رانندگان تاکسی اگر صحبت کنید، میبینید که شمار زیادی از آنها صاحبان کارگاهها و گاهی کارخانهدار بودهاند که از ۲۰ نفر گرفته تا ۱۵۰۰ کارگر و کارمند داشتهاند. اما ورشکست شدهاند و برای امرار معاش چارهای جز مسافر کشی و کار در تاکسی تلفنی ندارند. یک جوان تازه فارغالتحصیل شده که دیگر جای خود دارد. خودش که هیچ مال و مکنتی ندارد.
از طرفی آنقدر فشارهای اقتصادی شدید هستند که فکر میکند اگر بخواهد با دختری هم سن خودش ازدواج کند باید مسؤولیت تامین مخارج و هزینههای او را هم به دوش بکشد. این طور میشود که به فکر ازدواج با زنی با وضعیت مالی بهتر میافتد. زنها اوضاعشان خیلی بهتر از مردهاست. استخدام زنها طی چند سال اخیر به چند دلیل زیاد شده است. اولویت با خانمهاست چون آنها منضبطترند، از کار نمیدزدند، توقع حقوقی به نسبت کمتر از مطالبات مردها را دارند، در عین حال که برای آیندهشان برنامهریزی میکنند، ولخرجی نمیکنند، اهل پسانداز کردن هستند، وام میگیرند و خانه و ماشین میخرند و زندگی مستقلی را برای خودشان میسازند.
دکتر افشار نادری:
شرایط اقتصادی هم یکی دیگر از عوامل است. اما با توجه به نقش خانمها در خارج از خانه و اینکه معمولا دارای شغل و در آمد هستند، این احتمال بالا میرود که مردی به خاطر ثروت یک زن حاضر به ازدواج با او شود.
از سویی دیگر، یک زن میانسال چطور میپذیرد که با مردی که از خودش خیلی کوچکتر است ازدواج کند؟
دکتر اوحدی:
از عهد باستان تا به امروز مردها همه چیز را با پول میخرند. گاهی زنی که در جایگاه مردانه قرار گرفته و دارای قدرت است هم همین کار را میکند. با ازدواجبا یکی جوانتر از خودش زیبایی و نیروی جوانی او را میخرد. زنها _ خلاف تصور رایج _ بعد از سن ۳۵ سالگی سرشار از جوانی میشوند. خیلی از زنها تا قبل از این سن، برای طلاق اقدام میکنند و میگویند ما به مرد هیچ احتیاجی نداریم و دیگر ازدواج نمیکنیم. اما وقتی به سنین میانسالی میرسند، فشارهای جسمی را احساس میکنند. نکته دیگر اینکه نمیشود هیجانخواهی را نادیده گرفت. شخصیت دو جزء دارد؛ سرشت و منش. سرشت کاملا ژنتیکی است.
از لحظهای که نطفه بسته میشود، به وجود میآید و از چهار جزء تشکیل میشود؛
۱٫ تازه خواهی و تنوع طلبی.
۲٫ پاداش مداری.
۳٫ پشتکار و سختکوشی.
۴٫ مقابله با آسیبها.
منش هم سه جزء دارد و رشدی و پرورشی است:۱٫ همکاری. ۲٫ خودفراروی۳ خود راهبری.
دکتر صمیمی:
میتواند علل مختلفی داشته باشد. اما به نظر من باز هم عاطفه عاملی موثر است. درست است که گفتیم دوره جوانی احساسات در اوج خود هستند اما نه بهاین معنا که یک میانسال خالی از احساس است و همه تصمیمات زندگیاش مبتنی بر عقل است. خلأهای عاطفی و وابستگیهای عاطفی ممکن است فرد را در موقعیتی قرار دهد که چنین تصمیمی بگیرد.
دکتر افشار نادری:
نباید با دید بدی بهاین موضوع نگاه کرد. آنها هم ممکن است مثل بقیه ازدواجهای معمولی شرایط را بررسی کنند و دست به ازدواج بزنند. شاید آن مردها که قرار است همسران خانمهای میانسال شوند دارای امتیازات و ویژگیهای مثبتی هستند که یک زن میپذیرد نگاههای سنگین جامعه را تحمل کند و دست بهاین ازدواج بزند.
سوال: آقای دکتر اوحدی، تیپهای شخصیتی خاصی از زنان دست به چنین ازدواجهایی میزنند؟
دکتر اوحدی:
بله، زنهایی که شخصیت خودشیفته دارند. آنها خود را مرکز اتفاقات جهان میدانند و به زیبایی خودشان بسیار اهمیت میدهند. حتما دیدهاید خانمهایی را که به محض ورود به دهه ۴۰ زندگیشان بیشتر ورزش میکنند. مراقب تناسب اندام خود هستند. دائما رژیم میگیرند، با کرمهای جور واجور از پوستشان مواظبت میکنند و حاضر نیستند با پیری کنار بیایند. پیوستن به یک مرد جوان باعث میشود تا روحیهشان بالا برود و دیگران هم مبادا این فکر را به مخیلهشان راه بدهند که آنها دیگر کانون توجه نیستند. زنهایی با شخصیت نمایشگر هم همین عملکرد را دارند. قضاوت دیگران درباره آنها بسیار مهم است. وقتی با مرد جوان، رشید و زیبایی در خیابان راه میروند، میخواهند نظر دیگران را جلب کنند و به آنها ثابت کنند که به قدری جذاب و زیبا هستند که مردجوانی که میتوانست با زن جوانتر و شادابتر از او ازدواج کند، او را انتخاب کرده است.
سوال:وقتی از عشق صحبت میکنیم همه چیز مثبت و خوب است. اما آیا احتمال نمیرود که حتی با وجود عشق، اختلاف سنی بتواند خطر شکست ازدواج را بالا ببرد؟
دکتر افشار نادری:
اختلاف سنی همانقدر میتواند باعث شکست یک زندگی شودکه دیگر عوامل میتوانند. اصولا توصیه ما ازدواجهای همسالان است. قدیم، جامعهپذیری یک فرد از ابتدا تا به انتهای عمر به یک شکل ادامه پیدا میکرد. پدیدهای به اسم نو ناخواهی در زندگیشان جاری بود؛ به عبارت دیگر میلی بهایجاد تغییر در زندگیشان نمیدیدند. اگر دقت کرده باشید، پدر بزرگها و مادربزرگها باوجود اصرارهای نوه پنج سالهشان که به کامپیوتر وارد است، هیچ میلی به نشستن پای کامپیوتر ندارند اما امروز این طور نیست. سرعت در هر بخشی از بخشهای زندگی تعیین کننده است.
عوامل ایجاد سرعت رسانهها هستند. تلفن، اینترنت و ماهواره با به روز کردن اطلاعات و دادههایش در هر دقیقه و ساعت، دنیای عجیبی را ساخته اند؛ به خاطر همین است که توصیه میشود کسانی که میخواهند با هم ازدواج کنند، متولد یک سال باشند. افراد، سال به سال با هم فرق میکنند؛ یعنی مثلا متولدین سال ۶۰ با متولدین ۶۲ به لحاظ روحیات و شرایط متفاوت هستند. اگر دو نفر بخواهند با هم زیر یک سقف زندگی کنند و دنیای هر کدام برای دیگری غریبه باشد، دیر یا زود زندگیشان به بنبست خواهد رسید. اما اختلاف سنی یک عامل قطعی و صددرصد برای شکست یک زندگی مشترک نیست.
اگر آنطور که تصور میشود، ازدواجهایی از این دست مثل میکروب باشند، سازگاری و عدم سازگاری بدن هر شخص است که او را بیمار میکند. ممکن است بدن کسی آن قدر قوی باشد که میکروب آسیبی به سلامتش نرساند. اما دیگری را از پا در بیاورد. در حقیقت ظرفیت خود افراد میکروب را خطرناک یا بیخطر میکند.
دکتر اوحدی:
اما من به عنوان یک روانشناس ازدواج هم سن را توصیه نمیکنم. اصلا برای ما سه سال بزرگتر و سه سال کوچکتر همان هم سن تلقی میشود. به نظر من یک مرد میتواند با زنی ۱۵ سال کوچکتر و ۱۵ سال بزرگتر از خودش ازدواج کند. همه چیز بستگی به سازگاری دو طرف دارد. پیش آمده که یک دختر ۲۶ ساله با مردی ۴۰ ساله ازدواج میکند و در کنار هم به خوبی زندگی میکنند. چون آن دختر میتواند در کنار همسرش صفحههای سنگی با صدای خش خش قمرالملوک وزیری گوش کند، با او فیلمهای سیاه و سفید تماشا کند و از بازی همفری بوگارت و اینگرید برگمن لذت ببرد. مرد هم میتواند ساسی مانکن و تتلو گوش کند و فیلمهای روز را در سینما به اتفاق همسرش ببیند.
دکتر افشار نادری:
البته به شرطی که این تفاهم ساختگی و دروغین نباشد؛ یعنی وقتی طرفین میگویند که علایق مشترک دارند، تظاهر نکرده باشند. چون بعد از مدتی کهعشق کم رنگتر میشود، افراد به زندگیهای طبیعی و پیشین خود باز میگردند. در این حالت خیلی زود اختلافها آشکار میشوند و در بیشتر موارد زندگی از هم میپاشد.
دکتر اوحدی:
اگر ازدواجهای همسالان ایدهآل بود که دادگاههای خانواده این طور شلوغ نبودند.
دکتر افشار نادری:
این را هم در نظر داشته باشیم که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است. آدمها بسیار منزوی هستند. خارج از منزل، با محیطی خشک روبهرو هستند که عاطفه در آن نقشی بازی نمیکند. کسب منفعت مالی فرد را وادار میکند تا سخت کار کند اما وقتی به خانه میرود، نمیخواهد باز هم در محیطی عاری از محبت و عاطفه وقتش را بگذراند.
دکتر صمیمی:
در کنار صحبتهای دوستان، این را هم اضافه کنیم که یک زن تمایل دارد تا در زندگی به کسی تکیه کند. یک زن هر قدر مستقل، به تکیهگاه احتیاج دارد؛ کی یک مرد میتواند تکیهگاه خوبی برای همسرش باشد؟ وقتی که از نظر رشد عقلی یا همسطح با زن باشد، یا کمی رشدیافتهتر. اما نمیشود قاعده مشخصی برایش تعریف کرد؛ ممکن است مردی آن قدر در زندگی تجربه کسب کرده باشد که حتی اگر سنش کمتر از زن باشد، در اداره مشکلات و مسایل جاری زندگی از او قدرتمندتر عمل کند.
سوال: در یک چنین ازدواجهایی، نظر خانوادهها روی زندگی زوج چه تاثیری میگذارد؟
دکتر افشار نادری:
زندگی مثل بازی فوتبال است. برای خودش قواعدی دارد که نمیتوانیم نادیدهشان بگیریم. طبیعتا ازدواج مردی با زنی بزرگتر از خودش یک نابهنجاری تلقی میشود. اگرچه منع قانونی برای این کار وجود ندارد اما قوانین یا مکتوبند که قانون است و یا قوانین نانوشتهاند و هنجار هستند. معمولا خانوادههاعکسالعمل نشان میدهند. هیچ دلیل منطقیای هم پشت مخالفتشان نیست. صرف غیرمتعارف بودن باعث ایجاد مخالفت میشود. اما گفتیم که جامعه ما فردگراست و کسی نمیتواند در برابر خواستههای فردی آن هم وقتی پشتوانه فکری ندارند، بایستد. پس پسرها خلاف نظر خانواده ازدواج میکنند.
دکتر اوحدی:
عقده اودیپی واژگون بهاین معناست که مادر و پدر فرزند به فرزندانشان وابسته هستند.
دکتر افشار نادری:
خانواده با فرزندش قطع رابطه میکند اما وقتی میبینند که زندگی فرزندشان در مسیر خوبی پیش میرود از مواضع خود کوتاه میآیند و اوضاع بهتر میشود. تا زمانی که بپذیرند.
سوال: فرزندان این ازدواجها در آینده دچار مشکل میشوند؟
دکتر افشار نادری:
نه. چه مشکلی؟! مگر وقتی پدرها ۲۰ سال از مادرها بزرگتر بودند، بچهها دچار مشکل خاصی میشدند؟ در این مورد خاص هم همین طور است. این بچهها شاهد رفتار پدر و مادر خود هستند. اگر رابطه والدین با هم خوب نباشد، کودک آسیب میبیند. همان طور که کودک یک پدر و مادر همسن در صورت بروز اختلاف بینشان دچار مشکل میشود.
دکتر اوحدی:
اصلا مگر بچه هر روز شناسنامه پدر و مادرش را چک میکند؟ اتفاقا این مادرها دارای شخصیتهای محکمی هستند و توانمندی بالایی در اداره امور و مشکلات از خود نشان میدهند. طبیعی است وقتی بچه مادرش را این طور میبیند از او درس میگیرد و تحسیناش میکند.
دکتر افشار نادری: تنها در یک صورت مشکلی برای این بچهها پیش میآید؛ آن هم وقتی است که والدین خودشان دائم از اختلاف سنیشان حرف میزنند و آن را علنا به مسایل و مشکلاتشان مربوط میدانند.
دکتر صمیمی:
من ندیدهام تا به حال هیچ تحقیق مدونی در این باره انجام شده باشد اما دلیلی وجود ندارد که آن بچهها با همسالان خودشان فرقی بکنند. پدر و مادر اگر در نقشهای پدر و مادری موفق عمل کنند اهمیتی ندارد که اختلاف سنی پدر و مادر چقدر بشود. مگر در جامعه نمیبینیم مادرهایی را که بیست و چند ساله هستند ولی از الگوهای تربیتی ۵۰ سال قبل پیروی میکنند؛ بنا بر این بینش و شخصیت افراد مهم است.v
اما در ازدواج بیش از همیشه شناخت از شخصیت به کار می آید. این که من چه شخصیتی دارم و با شخصیتی می توانم زندگی مشترک داشته باشم.
«شخصیت» یعنی چه؟
شخصیت مجموعه خصوصیات اخلاقی فردی است که با شناخت آنها فرد قابلپیشبینی میشود؛ از خصوصیات فردی گرفته تا خصوصیات اجتماعی و نحوه تعامل فرد با خود و دنیای اطراف برای دستیابی به اهدافش. مثلا وقتی ناکامی پیش میآید، بعضیها سعی میکنند نقاط ضعفشان را جبران و از آن بهعنوان پله استفاده کنند اما در مقابل بعضیهای دیگر سرخورده و بدبین میشوند و حتی ممکن است روابطشان را با اطرافیان قطع کنند و… همه این انتخابها به شخصیت افراد بستگی دارد.
مسلما افراد با شخصیتهای متفاوت بر اطرافیان خود هم تاثیر میگذارند و این موضوع در امر ازدواج بسیار پررنگ است چراکه ۲ نفر وقتی برای زندگی با یکدیگر اقدام میکنند، ارتباط عمیقتری با هم خواهند داشت بنابراین باید سلیقهها و خواستههایشان به هم نزدیک باشد. پس موقع انتخاب همسر، بیشتر از آنکه به تفاوتها توجه کنید، باید به تشابههایتان اهمیت بدهید تا راحتتر با همسر آیندهتان کنار بیایید و از زندگیتان لذت بیشتری ببرید.
پیش از ازدواج باید..
غیر از سطح اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… دو خانواده که باید به هم نزدیک باشد، یکی از اولین موضوعهایی که باید به آن دقت کنید، نوع روابط اجتماعی همسر احتمالیتان است. مثلا اگر فردی روابط اجتماعی محدودی دارد، علاقهای به مهمانی رفتن ندارد، از زندگی فردی لذت بیشتری میبرد و… ممکن است با ازدواج مشکل پیدا کند چراکه در مرحله اول، ازدواج یک زندگی اجتماعی است و در مرحله بعد وقتی با فردی ازدواج کند که اهل روابط اجتماعی وسیع باشد، قطعا هم خود و هم همسرش اذیت میشود. یکی دیگر از مسائلی که باید برای فرد قبل از ازدواج مشخص باشد، هدفش است. مثلا اگر فردی کمالگرا باشد تا به ایدهآلهایش نرسد، از زندگی راضی نخواهد بود و وقت بیشتری را به شغلش اختصاص میدهد اما فردی که سقف آرزوهایش کوتاهتر است، خواستههای کمتری دارد و آن همه تلاش و کار برایش آزاردهنده است! بنابراین به این نکته هم توجه داشته باشید و ببینید در این زمینه چقدر به همسرتان نزدیک هستید.
خصوصیاتی که به اختلال تبدیل میشوند
وقتی صحبت از اختلال میشود، منظور این است که صفات و خصوصیاتی که گفته شد، شکل برجستهتر و پررنگتری به خود میگیرند و به یک اختلال شخصیتی تبدیل میشوند. در ادامه به شناخت انواع اختلالها میپردازیم اما پیش از آن یادتان باشد اگر خودتان یا فردی که قصد دارید زندگیتان را با او قسمت کنید، دچار هر کدام از این اختلالها هستید، حتما پیش از ازدواج نسبت به درمانش اقدام کنید. اولین اختلالی که باید به آن پرداخت، اختلال شخصیت وابسته است. دقت کنید فرد انتخابیتان در روابط، تصمیمگیریها و مسئولیتهایش بتواند بدون حمایت و وابستگی به دیگران زندگی کند. آنها گاهی سلطه دیگران را هم میپذیرند تا حمایتشان را از دست ندهند و در مقابل رفتارهای آزاردهنده دیگران سکوت میکنند تا مقبول بمانند.
اختلال شخصیت اجتنابی، نوع دیگری از اختلال است که فرد با وجودی که از لحاظ اجتماعی از ارتباط برقرار کردن با دیگران لذت میبرد، از برقراری ارتباط با دیگران هراس دارد. ترس از مسخره شدن، خرابکاری در جمع و… و در نهایت طرد شدن مانع از برقراری ارتباط این افراد با دیگران میشود. اگر این اختلال شدت داشته باشد و حالت بیمارگونه پیدا کند، قطعا برای فرد و همسرش مشکلساز خواهد شد. بعضی افراد هم به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مبتلا هستند. این افراد معمولا بسیار کمالطلب هستند و انتقادپذیریشان در این زمینه بسیار کم است. آنها دوست دارند دیگران را کنترل کنند و کمالگرایی در همه جنبههای زندگیشان دیده میشود. این افراد معمولا روابط اجتماعی و تفریحشان را هم فدای کمالگراییشان میکنند و بیش از حد برای شغلشان وقت میگذارند. بیش از حد منظم، جزئینگر و بسیار انعطافناپذیرند و حتی ممکن است افراد خسیس و لجبازی هم باشند.
از خودشیفته تا ضداجتماعی
گروه دیگری از اختلالهای شخصیتی به ۴ اختلال خودشیفته، نمایشی، مرزی و ضداجتماعی تقسیم میشوند. خودشیفتهها افرادی خودخواه و خودپسندند و احساس میکنند دنیا حول محور آنها میچرخد. همیشه از بالا به بقیه نگاه میکنند و به همین دلیل احساس همدلی کمتری با دیگران دارند. زندگی با این افراد سخت است چراکه سعی میکنند دیگران را تحقیر کنند و خود را بالا ببرند. پس موقع انتخاب خوب چشمهایتان را باز کنید! مبتلایان به اختلال شخصیت نمایشی هم معمولا با ادا و اطوارهای خاص صحبت میکنند، لباس و مدل مو و… آنها با دیگران بسیار متفاوت است و تمایل زیادی به جلب توجه دیگران دارند رفتارهای این افراد هیجانی است و معمولا ارتباطشان با دیگران بسیار سطحی است؛ پس ازدواج با این افراد ریسک بزرگی محسوب میشود.
اما آن گروه از افرادی که در زندگی ثباتقدم ندارند و دائم در تلاطم هستند، مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی هستند. این افراد در رفتار و کردار و زندگی هیچوقت پایدار نیستند و با کوچکترین اتفاقی تغییر نظر میدهند چون احساسشان در مورد خودشان هم بسیار ناپایدار است. احساس پوچی و اقدام به خودکشی، ضعف در کنترل خشم و بیثباتی در الگوهای رفتاری از دیگر نشانههای این اختلال است و افرادی که مدام شغل عوض میکنند، در همین گروه قرار دارند. اختلال ضداجتماعی گونهای دیگر از اختلال شخصیت است که حادترین حالتش را میتوان در جنایتکاران و افراد مجرم دید! این افراد نمیتوانند خود را با قانون تطابق دهند، بدون عذاب وجدان دروغ میگویند، به حریم دیگران احترام نمیگذارند و به حقوق دیگران تجاوز میکنند و همسرشان هم از این قاعده مستثنی نیست! زندگی با این افراد نهتنها سخت بلکه خطرناک است.
کسانی که به ندرت از دواج میکنند
اختلال شخصیت پارانوئید که بهعنوان بدبین و شکاک یا بددل معروف است، باعث میشود فرد خیلی سخت به دیگران اعتماد کند. این افراد اصولا به همه، حتی همسرشان سوءظن دارند و با کوچکترین اشتباهی اعتمادشان را از دست میدهند. مدام فکر میکنند دیگران میخواهند از آنها سوءاستفاده کنند بنابراین همیشه در حال انجام کارهایی هستند که دیگران نتوانند از آنها سوءاستفاده کنند. بسیار کینهای هستند و به محض اینکه اشتباهی از اطرافیانشان ببینند، سریع ارتباطشان را قطع میکنند و روابط اجتماعیشان را بر هم میزنند. این افراد معمولا اهل روابط اجتماعی نیستند و زندگی با آنها طاقتفرساست. در میان اختلالهای شخصیت، مبتلایان به اختلال اسکیزوتایپال یا گسیختهگون و اختلال اسکیزوئید کمتر سراغ ازدواج و عشق و عاشقی میروند چون اساسا افراد اجتماعیای نیستند اما ممکن است بنا به دلایلی عاشق شوند و سراغ زندگی مشترک هم بروند اما با رفتارهایی که دارند، اغلب همان زندگی انفرادی را ادامه میدهند.
مبتلایان به اختلال اسکیزوتایپال عجیب و غیرعادی با اعتقاداتی ماورائی هستند و به سحر و جادو و خرافه اعتقاد زیادی دارند؛ افرادی که برای هر کاری سرکتاب باز میکنند و دعا میگیرند و… برای دفع شر و خیر و… دنبال سحر و جادو هستند، در این گروهاند. درک این افراد از واقعیت میتواند با اشتباههای بزرگی همراه باشد و به خاطر اعتقادات عجیب و خرافیشان ممکن است دچار بدگمانی و سوءظنهای پارانوئیدی شوند.
اما اختلال شخصیت اسکیزوئید به مراتب پیچیدهتر از تمام اختلالهاست. افراد اسکیزوئید زندگی کاملا فردی دارند و معمولا نمیتوانند کسی را به دنیای خود راه دهند. این افراد در روابط با دیگران شرکت نمیکنند، بسیار منزوی و گوشهگیر هستند و از ارتباط اجتماعی و رابطه با دیگران اصلا لذت نمیبرند بنابراین معمولا از لحاظ جنسی هم افراد سردی هستند. پس تمایل کمتری به ازدواج دارند اما ممکن است به دلایل خاص عاشق فردی شوند و برای به دست آوردن عشقشان هر کاری بکنند اما بعد از ازدواج دوباره به دنیای خود بر میگردند و علاقه سطحی و ناگهانی پیشآمده را پس میزنند و به زندگی سرد، تغییرناپذیر و انفرادی خود باز میگردند.
منبع: زندگی مثبتv
خیانت یکی از مشکلات زندگی زناشویی است که ممکن است هر زوجی به آندچار شوند ولی برای جلوگیری از خیانت راهکارهایی وجود دارد. با روشهای زیر از خیانت همسرتان جلوگیری کنید.
وقتی که نیازهای احساسی و جسمانی زن و شوهر میان هر دو آنها به بهترین وجه برآورده نشود، تمایل برآورده کردن آن در مکانهای دیگر و جدا از روابط زناشویی شدت میگیرد. این تمایل شکل دهنده «خیانت» در میان همسران است. برای جلوگیری از آن راههایی پیشنهاد شده که در ادامه میخوانید.
۱- توافق داشته باشید
دکتر استن تاتکین، نویسنده کتاب خلق شده برای عشق، درباره اهمیت توافق صریح و روشن مینویسد. او میگوید: «هر آنچه فرض میشود، الزاما وجود ندارد.» توافقات باید شفاف بوده و باید موضوعات دربرگیرنده این موارد باشد که چگونه با پیشرفتهای دیگران برخورد کنیم، چه اطلاعاتی به اشتراک گذاشته میشوند (جذابیت برای دیگران) و اینکه تا چه حد سریع به یکدیگر درباره تجربیات عاشقانه خود میگویید.
از آنجا که در ابتدا همسران ممکن است اتفاق نظر نداشته باشند، باید درباره هر آنچه خیانت محسوب میشود با یکدیگر گفتوگو کنند. ممکن است یکی از همسران بیرون رفتن با همکار جنس مخالف خود و صرف شام را با وی عادی بداند ولی برای طرف مقابل این قبیل رفتارها جزئی از خطوط قرمز باشند. همسران میتوانند عقاید بسیار متفاوتی داشته باشند و این نظرات درباره خیانت هم میتواند متفاوت باشد.
۲- ستاره باشید
وقتی که نیازهای احساسی و جسمانی ما به بهترین وجه برآورده شوند، تمایلی به جستوجوی آنها در مکانهای دیگر نداریم. برآورده سازی نیازها و خواستههای همسر و نیازهای خود را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که نقاط ضعف را مرتفع ساخته و درباره آنچه برای احساس رضایت و شادمانی نیاز دارید، صادقانه رفتار کنید.
۳ – به کارهای خود توجه ویژه داشته باشید
کارهایی که هم به رشد خود و هم همسرتان کمک میکند را با هم انجام دهید. همگی ما با افزایش سن، تغییر میکنیم. پس کنترل رابطه برای طولانی مدت کافی نخواهدبود؛ بنابراین چگونه میخواهید با نظرات، تفکرات، عقاید و تمایلات رو به تغییر همسران خود رو به رو شوید؟ با هم کتاب بخوانید، در سمینارهای آموزشی شرکت کنید یا یک برنامه آموزش روابط زناشویی آنلاین مناسب پیدا کنید تا رابطه خود را رو به پیشرفت و بهبودی قرار دهید چون به این ترتیب به طور مستمر در حال شناخت بهتر یکدیگر خواهیدبود.
۴ – همسر خود را درک کنید
ساده به نظر میرسد ولی اصلا ساده نیست. همسر شما انواع تفکرات مخفی و احساسات پنهان را در خود دارد که از آنها نه با شما و نه با هیچ کس دیگری صحبت نمیکند. آن قدر باید ایمن باشید که بتوانید کاملا به این افکار و احساسات نفوذ کنید، اما چگونه؟ صداقت را با محبت و بدون هیچ قضاوتی تبلیغ و ترویج کنید.
مواردی را درباره همسر خود پیدا کنید که کسی درباره آنها چیزی نمیداند. از این اطلاعات برای هر روز «نزدیک شدن» در تجربیات او در روابط، در محل کار و با خود او استفاده کنید. چیزهایی را سعی کنید بدانید که حتی مادر و نزدیکترین دوستان او هم نمیدانند. دانستن این اطلاعات، شما را آن قدر ارزشمند میسازد که شاید تعداد اندکی بتوانند با شما برابری کنند.
۵ – حسادت نکنید، به جای آن، بهتر عمل کنید
اگر ظنین شدهاید که توجه همسر شما به جای دیگری معطوف شده است، اگر عصبانی شوید و از او خرده بگیرید، این توجه عمیقتر خواهدشد. حسادت حسی طبیعی است، اما تلاش کنید که توجه همسرتان را بیشتر به استعدادها و تواناییهای خود جلب کنید.
به همسرتان چیزی بیشتر از یک دلیل برای دوست داشتن و ارزش گذاشتن به خود بدهید. شما نمیتوانید همسر خود را با شادمانی و حس اعتماد و استفاده از تهدید و ترس در کنار خود حفظ کنید. تنها دلایل مثبت برای باهم بودن مانند چسب عمل میکند که شما را از ورود فرد دیگر در صحنه زندگیتان محافظت خواهندکرد.
۶ – از مشاورههای دورهای استفاده کنید
اکنون در قرن بیست و یکم به سر میبریم. تابوی ملاقات با مشاوران و روانشناسان سالهاست که از بین رفته است. یک مشاور خوب و توانا پیدا کرده و با آنها برای بهره برداری از حمایتهای «مثبت و فعالانه» در روابط خود دیدار و ملاقات داشته باشید. به تعویق انداختن این امر، اغلب برای کاملا موثربودن این مشاورهها دیر خواهدبود.
همگی ما در برخورد با دیگران دچار نقاط کوری هستیم. بعضی از این نقاط کور از سابقه خانوادگی ما نشأت میگیرند، مانند کارهایی که والدین ما در روابط خود با دیگران انجام دادهاند یا مهمتر کارهایی که آنها در خلال این روابط انجام ندادهاند. نقشه رابطه ایمن و سلامت ما اغلب به خوبی همان چیزی است که برای بار اول آن را دیده و تجربه کردهایم. چندین جلسه مشاوره میتواند در تدوین نقشهای جامعتر از چگونگی حفظ رابطه با همسر خود و تقسیم شادمانهتر زندگی با یکدیگر کمک رسان باشد.
۷- حضور خود را اثبات کنید
شما باید کسی باشید که همسر شما به او مراجعه میکند. اگر نیازهای عاطفی، جسمانی و معنوی او را به خوبی برآورده سازید، همسر شما هرگز به دنبال آنها نزد دیگران نخواهدرفت؛ به عبارت دیگر، همگی ما به دنبال تامین نیازهای خود هستیم و اگر همسر ما آنها را برآورده سازد، ما تمام خواستهها و رویاهایمان را تنها با او شریک خواهیم شد.
این دیگران گاهی پایهای برای آغاز یک پیوند عاطفی میشوند که جایگزین رابطه سالم ما شده یا انرژی را از رابطه زناشوییمان که نیاز به رشد دارد، میگیرد. فرض کنید که به عنوان یک همسر، مانند شخصی هستید که میخواهید برای کاری پذیرفته شود؛ دارای ویژگیهای برتری هستید که باید همسرتان شما را نگه دارد و اخراجتان نکند؟ چه کاری انجام میدهید که دیگران نمیتوانند به راحتی آن را به جای شما انجام دهند؟
باید آنقدر خوب باشید که کسی نتواند با شما برابری کند. این مهمترین رازی است که از جداییها و به پایان رسیدن رابطهها جلوگیری میکند و بسیار بیشتر از ترس و احساس گناه کارایی دارد.
۸- چرا نباید خیانت کنیم؟
باید صادق و وفادار بمانیم. باید دلایل عالی و محکمی برای متعهد ماندن وجود داشته باشد. این دلایل چه چیزهای هستند؟ به فواید تعهد فکر کنید. یک همسر که بهتر از هر کس دیگر شما را میشناسد؛ کسی که با وی خاطرات و گذشته زندگی خود را سهیم میشوید؛ کسی که میتوانید روی او تکیه کنید؛ کسی که زمانی که زیبایی، جوانی، سلامتی و تواناییهای شما از بین رفت، همچنان میخواهد با شما باشد و زندگیاش را با شما به اشتراک بگذارد؛ کسی که با او پیر میشوید. تمامی همسران باید دلایل تعهد را به خود گوشزد کنند که بخش حیوانی مغز بدون کنترل عمل نکند.
۹- فرصتها را محدود سازید
خیانت و داشتن روابط نامشروع، مسئلهای است که در اصل با قدرت و رضایت ما از روابط فعلیمان ارتباط دارد، پس بهتر است پیش از سرزنش شرایط و افراد به آن نگاهی بیندازیم، اما در جایگاه دوم، فرصت، یک مقصر مساعدت کننده است. خیانت و داشتن روابط نامشروع معلول یک فرصت هستند. سفر با یک همکار، تا دیروقت در مهمانیها بودن بدون حضور همسر، گذراندن زمانهای تنهایی بسیار، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، یا داشتن فعالیتها و روابط اجتماعی فراوان مستقل میتوانند ایجادکننده این فرصتها باشند، پس چه باید کرد؟
توجه ویژه به این گونه موقعیتها داشته باشید. سعی کنید کارها را با همسرتان انجام دهید تا دیگران فرصت حضور پیدا نکنند. در طول روز با هم در ارتباط باشید و اگر یکی از شما تا دیروقت بیرون منزل است، به او پیامک بزنید.
در طول سفر کاری از همسر خود خبر بگرید و حرفهای عاشقانه به تلفن همراه او بفرستید تا در طول سفر احساس ارتباط و اتصال با شما داشته باشد. اگر کسی یا کسانی تماسهای زیاد با همسر شما پیدا کردهاند، از او بخواهید تا برای رابطه میان خودتان زمان و انرژی بیشتری صرف کند.
۱۰ – به فراتر از استانداردها فکر کنید
با همسر خود درباره مسائل جنسی، شادیها و تمایلات خود راحت و صمیمی صحبت کنید. سرگرمیهای جدید را با هم امتحان کنید تا همه چیز را شاد و هیجان انگیز حفظ کنید. با هم بخندید و شاد باشید. به یک کلاس ورزشی و هنری بروید. برنامههای جدید تلویزیونی را انتخاب کنید که تا به حال با هم آنها را تماشا نکردهاید. از دوستان خود درباره تجربیات سفر و مکانهای سیاحتی بپرسید که آنها از آن لذت بردهاند. تجربههایی را امتحان کنید که کمی برایتان دشوار هستند. فعالیتهای هیجان انگیز جدید را در حوزههای جسمی و احساسی تجربه کنید که به هیجانات و تقویت پیوند شما کمک میکنند.
بهترین محافظ برابر خیانت و روابط نامشروع این است که اطمینان حاصل کنید رابطه شما بسیار باحرمتتر از آن است که کسی وارد آن شود. هر روز جذاب بودن برای همسر خود بسیار کارآمدتر از ترس، احساس گناه یا تهدید برای حفظ تعهد به رابطه شما خواهدبود.
تازه و جدید نگه داشتن همه چیز در دوستی و زندگی عاشقانه شما، به طور فزایندهای مغز فرد را به سمت حفظ توجه در مورد رابطه اصلش با شما ترغیب میکند و اگر به این امر ظنین هستید که همسر شما دنبال رابطهای عاشقانه در جای دیگر است، به جای آنکه به سرزنش و تهدید بپردازید، فعالانه و موثر در این بازی وارد شوید.
گاهی لحظات مورد علاقه در دیگر افراد و تجربیات به شما ایده میدهند که در کدام نقطه باید موتورهای جت خود را به عنوان یک همسر روشن کنید. برای ارتقا و بهبود روابط خود باید ثابت قدم باشید. تمرکز خود را روی قویتر ساختن خود قرار دهید و خیلی نگران دیگران و جهان خارج نباشید.
منبع : hamshahrionline.irv
این روزا بیشتر خیانتها از عدم آگاهی وآموزش کافی برای رساندن شریک جنسی به اوج لذت یا ارگاسم میباشد امیدوارم این کلیپ کمک کند به برقراری رابطه ای پایدارتر و لذت بخش تر
آموزش ارضای جنسی همسر(تفاوتهای ارضای جنسی بین زنان و مردان)
با توجه به پرونده های مشاوره و وسالات مطرح شده ،طی تحقیقات واحد آموزشی پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده همواره علیرغم اطلاع رسانی های گسترده ای که در یک دو سال اخیر صورت گرفته هموراه عدم شناخت دنیای فیزیولوزیکی افراد نسبت به خود و جنس مخالف باعث عدم رضایت جنسی زوجین یا یکی از آنها از رابطه جنسی میشود
موارد مشترک در بین زن و مرد که در کیفیت رابطه جنسی آنها موثر است
۱) گام نخست آرامش روحی و روانی
عواملی نظیر اضطراب، استرس ، ترس ، ناراحتی و نگرانی ،خستگی و عدم تمرکز میتواند در مراحل برانگیختگی یا تحریک ، فرایند رباطه جنسی و ارضای جنسی مرد و زن موثر باشد لیکن وزجین قبل از همبستر شدن به این نکته توجه کنند آیا در شرایطی هستم که لذت ببرم و لذت را تقدیم کنم یا اینکه باید نقش بازی کنم ؟
اکثر افرادی که در دوران عقد اقدام برقراری رابطه جنسی میکنند به علت ترس از بباداری یا … نمیتوانند از رابطه جنسی خود لذت ببرند
۲) زمان تکراری ، مکان تکراری ، پوزیشنهای تکراری
از عوامل مشترک دیگر موثر در روابط جنسی زوجین برقراری رابطه جنسی در زمانهای تکراری یا مکان تکراری است اکثر زوجین تنها شبها آنهم تنها در اتاق خواب اقدام به معاشقه یا برقراری رابطه جنسی میکنند این در حالیست که تنوع در برقراری رابطه چه در زمان و چه در مکان نقش بسزائی در فرآیند رابطه جنسی دارد همچنین استفاده از حالتهای جنسی تکراری و قابل حدس زدن ، وقتی شما نتوانید حدس بزنید که رفترا بعدی همسر شما در معاشقه یا رابطه جنسی چیست مسلما لذت بیشتری را تجربه خواهید کرد
۲) قیاس کردن همسر با بازیگران فیلم های پورنو ممنوع
متاسفانه به علت عدم دسترسی به منابع آموزشی معتبر و دسترسی آسان افراد به فیلمها ی پورنو غیر طبیعی نیست که تصور افراد از رابطه جنسی برگرفته از اعمال و رفتارهای بازیگران فیلم های پورنو باشد تا جایی که انتظار دارند همسرشان همانند بازیگران این فیلمها عمل کنند ، این یک اشتباه بزرگ است افرادی که انتظارد ارند همسر آنها همانند روسپی های فیلم های پورنو رفتار کنند ، درک مناسبی از رابطه جنسی ندارند ، رابطه جنسی فرآیندی دو سویه جهت انتقال عواطف و لذت از روح و تن یکدیگر است نه صرفا انجام برخی اعمال غیرمتعارف جهت تامین غریزه جنسی
۴) صحبت کردن راجع به رابطه جنسی
زوجین توجه داشته باشند لازم و ضروری است که راجع به نیازهای جنسی خودو فانتزیهای جنسی خود ( تخیلات جنسی ) با یکدیگر صحبت کنند هر رفتاری که از جانب همسر شما لذت بیشتری برای شما بهمراه دارد را بازگو کنید و برعکس
فرآیند رابطه جنسی از آغاز تا پایان در زنان
۱) گام نخست : احساس آرامش
لازمه تحریک جنسی خانم ها احساسات و عواطف آنها میباشد حس آرامش در زنان باید از ساعتها قبل در آنها وجود داشته باشد تا بتوانند به خوبی به مرحله برانگیختگی برسند شاید ۲۴ ساعت تا ۴۸ ساعت قبل از رابطه این حس در آنها باید شکل گرفته باشد ، مردانی که همیشه به عواطف همسرخود توجه میکنند مسلما همیشه همسری آماده برای رابطه جنسی خواهند داشت
۲) محل برقراری رابطه
اگر قصد تجربه یک رابطه جنسی عمیق را دارید محل برقراری رابطه برای زنان اهمیت دارد ، مرتب بودن محیط بر تمرکز بهتر موثر است ، نورکم و یک موسیقی بی کلام آرام حتما بر کیفیت روانی رابطه تاثیر گذار است
۳) دما
گرم بودن محل برقراری رابطه و گرم بودن اندامهای بدن زنان در تحریک و ارگاسم آنها موثر است ، گرم بودن پاها خصوصا در ارگاسم و تحریک پذیری موثر است افرادی که دست و پای آنها ( کف پاها ) سرد میباشد دیرتر تحریک و یا ارگاسم میشوند
۳) پیشنوازی و معاشقه
برای مردان شاید اصل مطلب در رابطه جنسی تنها دخول محسوب شود این در حالیست که در زنان پیشنوازی و معاشقه از اصول مهم حتی در برخی افراد مهمتر از دخول می باشد یک مرد باید تمامی نقاط بدن همسر خود را درمعاشقه دخیل کند ، نوازش موها ، لمس صورت ، لمس کامل بدن ، حرفهای درگوشی ( لازم است در رابطه جنسی با همسر خود صحبت کنید حرفهای محبت آمیز ) بوسیدن بوئیدن لیسیدن مکیدن یا حتی گاز گرفتن حداقل مدت زمان لازم برای پیشنوازی شاید ۲۰ دقیقه زمان نیاز داشته باشد
۴)امتحان روشهای جدید
انجام مرحله دخول به آرامی نه با یک روش تکراری نه در یک حالت نه فقط خوابیده چنید روش مختلف برای نزدیکی وجود دارد ، دخول باید با وقفه همراه باشد و در وقفه ها مجددا به معاشقه بپردازید مجددا دخول را ادامه دهید
۵) خانم ها مقدم هستند
همسرتان را به ارگاسم نزدیک کنید سپس به ارضای خود متمرکز شوید از آنجاییک ه بطور طبیعی مردان زودتر از زنان میتوانند ارضاء شوند توصیه میشود ابتدا زن به مرحه ارگاسم نزدیک سپس مرد برای ارضا شدن از روش دخول عمیق استفاده کند تا مدت زمان ارضای هر دو نزدیک به هم یا همزمان صورت گیرد
۶) بخشی از ارضای زنان مربوط به بعد از رابطه جنسی است
بعد از ارگاسم پشتتان را نکنید و بخوابید ، قدردانی بوسه و در آغوش گرفتن همسر میل و خواسته او را در دفعات بعدی چندین برابر میکند.
فرآیند رابطه جنسی از آغاز تا پایان در مردان
۱) گام نخست : ذهن
تحریک جنسی در مردان ملزومات خانم ها را ندارد بعبارتی مردان سریعتر از زنان تحریک میشوند و تحریک آنها فقط به یک جرقه ذهنی نیاز دارد ، مردان قادر هستند با یک فکر گذرای چند ثانیه ای به تحریک کامل دست یابند ( چه بسا مردانی هستند که بلافاصله بعد از تحریک ذهنی طی چند ثانیه دچار انزال میشوند )
عواملی نظیر طرز صحبت کردن ، نوع پوشش ( حتی رنگ لباس ) نوع راه رفتن ، بازی کردنها ناز کردنها در فرایند این جرقه ذهنی موثر است
۲) برای شوهرتان سکسی ترین زن دنیا بشوید
مردان از زنی که تنها خودش را در بستر خواب به همانند یک تیکه گوشت رها میکنند بیذارند به جای آنکه بی حرکت بمانید ، فعال باشید بدن شوهرتان را لمس کنید منتظر نمانید تا او به شما بگوید فلان کار را انجام بدهید خودتان قبلا راجع به خواسته های شوهرتان ازا و پرسیده اید پس منتظر چه هستید ؟
۳) شما تنوع ایجاد کنید
بجای آنکه منتظر بمانید که همسرتان حالت های جنسی را از شما بخواهد انجام دهید خودتان پیش قدم شوید
۴) صحبت کنید
از لذتی که میبرید به او بگوئید اینکار باعث تحریک بیشتر مردان میشود
۵)اگر همسر شما دچار زود انزالی میباشد
انزال زودرس در مردان امری شایع است ، اگر به تازگی ازدواج کردید و همسر شما دچار انزال زودرس میباشد جای نگرانی نیست چرا که انزال زودرس طی دفعات انجام رابطه جنسی تا حدی برطرف میشود اما بطور کلی تکنیک وقفه در رابطه جنسی میتواند در افزایش مدت زمان انزال موثر باشد همچنین در ابتدیا فرایند دخول از پوزیشنهای نزدیکی که در آن حرکت رفت و برگشتی آلت به صورت کامل صورت میگیرد خودداری کنید
۶) بعد از رابطه جنسی مردان احساس خواب آلودگی خواهند داشت
به علت ترشح هورمون دوپامین بعد از ارضا شدن و انزال ، مردان احساس خستگی و خواب میکنند این نشانه این نیست که به شما توجهی ندارند بلکه یک فرایند طبیعی و غیر ارادی در آنها میباشد به همین منظور در بالا به این نکته اشاره شده است که ابتدا زنان به ارگاسم برسند
۷) تحریک جنسی دوباره در مردان بلافاصله اتفاق نمی افتد
بعد از ارضا شدن و انزال مردان مدت زمان زیادی نسبت به زنان لازم است تا مرد مجددا به حالت تحریک بازگردد و این مسئله غیر طبیعی نمیباشد بعبارتی مرد در حالت تحریک ناپذیری به سر میبرد بر خلاف تصور اکثر افراد این زنان هستند که قابلیت تحریک مجدد پس از رابطه جنسی را بلافاصله دارند ، مدت دوره تحریک ناپذیری مردان به عوامل مختلفی از جمله سن آنها مرتبط است که میتواند از چند ساعت باشد تا حتی چند روز
اگر شما یا همسرتان از رابطه جنسی با یکدیگر ارضا نمیشوید لازم است جهت برطرف شدن آن اقدام نمائید با توجه به پیشرفت علم پزشکی امروزه اکثر اختلالات جنسی قابل درمان میباشد که البته نیاز به مراجعه به متخصص دارد و مصرف داروهای توانمندی جنسی که در اینترنت یا شبکه های ماهواره ای تبلیغ میشوند نه توصیه میشود و نه موثر است.
آموزش ارضای جنسی همسر(تفاوتهای ارضای جنسی بین زنان و مردان)
با توجه به پرونده های مشاوره و وسالات مطرح شده ،طی تحقیقات واحد آموزشی پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده همواره علیرغم اطلاع رسانی های گسترده ای که در یک دو سال اخیر صورت گرفته هموراه عدم شناخت دنیای فیزیولوزیکی افراد نسبت به خود و جنس مخالف باعث عدم رضایت جنسی زوجین یا یکی از آنها از رابطه جنسی میشود
موارد مشترک در بین زن و مرد که در کیفیت رابطه جنسی آنها موثر است
۱) گام نخست آرامش روحی و روانی
عواملی نظیر اضطراب، استرس ، ترس ، ناراحتی و نگرانی ،خستگی و عدم تمرکز میتواند در مراحل برانگیختگی یا تحریک ، فرایند رباطه جنسی و ارضای جنسی مرد و زن موثر باشد لیکن وزجین قبل از همبستر شدن به این نکته توجه کنند آیا در شرایطی هستم که لذت ببرم و لذت را تقدیم کنم یا اینکه باید نقش بازی کنم ؟
اکثر افرادی که در دوران عقد اقدام برقراری رابطه جنسی میکنند به علت ترس از بباداری یا … نمیتوانند از رابطه جنسی خود لذت ببرند
۲) زمان تکراری ، مکان تکراری ، پوزیشنهای تکراری
از عوامل مشترک دیگر موثر در روابط جنسی زوجین برقراری رابطه جنسی در زمانهای تکراری یا مکان تکراری است اکثر زوجین تنها شبها آنهم تنها در اتاق خواب اقدام به معاشقه یا برقراری رابطه جنسی میکنند این در حالیست که تنوع در برقراری رابطه چه در زمان و چه در مکان نقش بسزائی در فرآیند رابطه جنسی دارد همچنین استفاده از حالتهای جنسی تکراری و قابل حدس زدن ، وقتی شما نتوانید حدس بزنید که رفترا بعدی همسر شما در معاشقه یا رابطه جنسی چیست مسلما لذت بیشتری را تجربه خواهید کرد
۲) قیاس کردن همسر با بازیگران فیلم های پورنو ممنوع
متاسفانه به علت عدم دسترسی به منابع آموزشی معتبر و دسترسی آسان افراد به فیلمها ی پورنو غیر طبیعی نیست که تصور افراد از رابطه جنسی برگرفته از اعمال و رفتارهای بازیگران فیلم های پورنو باشد تا جایی که انتظار دارند همسرشان همانند بازیگران این فیلمها عمل کنند ، این یک اشتباه بزرگ است افرادی که انتظارد ارند همسر آنها همانند روسپی های فیلم های پورنو رفتار کنند ، درک مناسبی از رابطه جنسی ندارند ، رابطه جنسی فرآیندی دو سویه جهت انتقال عواطف و لذت از روح و تن یکدیگر است نه صرفا انجام برخی اعمال غیرمتعارف جهت تامین غریزه جنسی
۴) صحبت کردن راجع به رابطه جنسی
زوجین توجه داشته باشند لازم و ضروری است که راجع به نیازهای جنسی خودو فانتزیهای جنسی خود ( تخیلات جنسی ) با یکدیگر صحبت کنند هر رفتاری که از جانب همسر شما لذت بیشتری برای شما بهمراه دارد را بازگو کنید و برعکس
فرآیند رابطه جنسی از آغاز تا پایان در زنان
۱) گام نخست : احساس آرامش
لازمه تحریک جنسی خانم ها احساسات و عواطف آنها میباشد حس آرامش در زنان باید از ساعتها قبل در آنها وجود داشته باشد تا بتوانند به خوبی به مرحله برانگیختگی برسند شاید ۲۴ ساعت تا ۴۸ ساعت قبل از رابطه این حس در آنها باید شکل گرفته باشد ، مردانی که همیشه به عواطف همسرخود توجه میکنند مسلما همیشه همسری آماده برای رابطه جنسی خواهند داشت
۲) محل برقراری رابطه
اگر قصد تجربه یک رابطه جنسی عمیق را دارید محل برقراری رابطه برای زنان اهمیت دارد ، مرتب بودن محیط بر تمرکز بهتر موثر است ، نورکم و یک موسیقی بی کلام آرام حتما بر کیفیت روانی رابطه تاثیر گذار است
۳) دما
گرم بودن محل برقراری رابطه و گرم بودن اندامهای بدن زنان در تحریک و ارگاسم آنها موثر است ، گرم بودن پاها خصوصا در ارگاسم و تحریک پذیری موثر است افرادی که دست و پای آنها ( کف پاها ) سرد میباشد دیرتر تحریک و یا ارگاسم میشوند
۳) پیشنوازی و معاشقه
برای مردان شاید اصل مطلب در رابطه جنسی تنها دخول محسوب شود این در حالیست که در زنان پیشنوازی و معاشقه از اصول مهم حتی در برخی افراد مهمتر از دخول می باشد یک مرد باید تمامی نقاط بدن همسر خود را درمعاشقه دخیل کند ، نوازش موها ، لمس صورت ، لمس کامل بدن ، حرفهای درگوشی ( لازم است در رابطه جنسی با همسر خود صحبت کنید حرفهای محبت آمیز ) بوسیدن بوئیدن لیسیدن مکیدن یا حتی گاز گرفتن حداقل مدت زمان لازم برای پیشنوازی شاید ۲۰ دقیقه زمان نیاز داشته باشد
۴)امتحان روشهای جدید
انجام مرحله دخول به آرامی نه با یک روش تکراری نه در یک حالت نه فقط خوابیده چنید روش مختلف برای نزدیکی وجود دارد ، دخول باید با وقفه همراه باشد و در وقفه ها مجددا به معاشقه بپردازید مجددا دخول را ادامه دهید
۵) خانم ها مقدم هستند
همسرتان را به ارگاسم نزدیک کنید سپس به ارضای خود متمرکز شوید از آنجاییک ه بطور طبیعی مردان زودتر از زنان میتوانند ارضاء شوند توصیه میشود ابتدا زن به مرحه ارگاسم نزدیک سپس مرد برای ارضا شدن از روش دخول عمیق استفاده کند تا مدت زمان ارضای هر دو نزدیک به هم یا همزمان صورت گیرد
۶) بخشی از ارضای زنان مربوط به بعد از رابطه جنسی است
بعد از ارگاسم پشتتان را نکنید و بخوابید ، قدردانی بوسه و در آغوش گرفتن همسر میل و خواسته او را در دفعات بعدی چندین برابر میکند.
فرآیند رابطه جنسی از آغاز تا پایان در مردان
۱) گام نخست : ذهن
تحریک جنسی در مردان ملزومات خانم ها را ندارد بعبارتی مردان سریعتر از زنان تحریک میشوند و تحریک آنها فقط به یک جرقه ذهنی نیاز دارد ، مردان قادر هستند با یک فکر گذرای چند ثانیه ای به تحریک کامل دست یابند ( چه بسا مردانی هستند که بلافاصله بعد از تحریک ذهنی طی چند ثانیه دچار انزال میشوند )
عواملی نظیر طرز صحبت کردن ، نوع پوشش ( حتی رنگ لباس ) نوع راه رفتن ، بازی کردنها ناز کردنها در فرایند این جرقه ذهنی موثر است
۲) برای شوهرتان سکسی ترین زن دنیا بشوید
مردان از زنی که تنها خودش را در بستر خواب به همانند یک تیکه گوشت رها میکنند بیذارند به جای آنکه بی حرکت بمانید ، فعال باشید بدن شوهرتان را لمس کنید منتظر نمانید تا او به شما بگوید فلان کار را انجام بدهید خودتان قبلا راجع به خواسته های شوهرتان ازا و پرسیده اید پس منتظر چه هستید ؟
۳) شما تنوع ایجاد کنید
بجای آنکه منتظر بمانید که همسرتان حالت های جنسی را از شما بخواهد انجام دهید خودتان پیش قدم شوید
۴) صحبت کنید
از لذتی که میبرید به او بگوئید اینکار باعث تحریک بیشتر مردان میشود
۵)اگر همسر شما دچار زود انزالی میباشد
انزال زودرس در مردان امری شایع است ، اگر به تازگی ازدواج کردید و همسر شما دچار انزال زودرس میباشد جای نگرانی نیست چرا که انزال زودرس طی دفعات انجام رابطه جنسی تا حدی برطرف میشود اما بطور کلی تکنیک وقفه در رابطه جنسی میتواند در افزایش مدت زمان انزال موثر باشد همچنین در ابتدیا فرایند دخول از پوزیشنهای نزدیکی که در آن حرکت رفت و برگشتی آلت به صورت کامل صورت میگیرد خودداری کنید
۶) بعد از رابطه جنسی مردان احساس خواب آلودگی خواهند داشت
به علت ترشح هورمون دوپامین بعد از ارضا شدن و انزال ، مردان احساس خستگی و خواب میکنند این نشانه این نیست که به شما توجهی ندارند بلکه یک فرایند طبیعی و غیر ارادی در آنها میباشد به همین منظور در بالا به این نکته اشاره شده است که ابتدا زنان به ارگاسم برسند
۷) تحریک جنسی دوباره در مردان بلافاصله اتفاق نمی افتد
بعد از ارضا شدن و انزال مردان مدت زمان زیادی نسبت به زنان لازم است تا مرد مجددا به حالت تحریک بازگردد و این مسئله غیر طبیعی نمیباشد بعبارتی مرد در حالت تحریک ناپذیری به سر میبرد بر خلاف تصور اکثر افراد این زنان هستند که قابلیت تحریک مجدد پس از رابطه جنسی را بلافاصله دارند ، مدت دوره تحریک ناپذیری مردان به عوامل مختلفی از جمله سن آنها مرتبط است که میتواند از چند ساعت باشد تا حتی چند روز
اگر شما یا همسرتان از رابطه جنسی با یکدیگر ارضا نمیشوید لازم است جهت برطرف شدن آن اقدام نمائید با توجه به پیشرفت علم پزشکی امروزه اکثر اختلالات جنسی قابل درمان میباشد که البته نیاز به مراجعه به متخصص دارد و مصرف داروهای توانمندی جنسی که در اینترنت یا شبکه های ماهواره ای تبلیغ میشوند نه توصیه میشود و نه موثر است.